خاطرات را بايد سطل سطلازچاه زندگي بيرون کشيدخاطرات نه سر دارند و نه تهبي هوا مي آيند تا خفه ات کنندميرسندگاهي وسط يک فکر/ گاهي وسط يک خيابانسردت مي کنند/ داغت ميکنندرگ خوابت را بلدند/ زمينت مي زنندخاطرات تمام نمي شوند/ تمامت مي کنند
متنت خوشمل بود... :-)