زندگی عاشقانه در روزگار نامردی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها لوگو آمار وبلاگ
زندگی جذبه دستی است که می پیچند زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است زندگی،بعد درخت است به چشم حشره زندگی تجربه شب پره در تاریکی است زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد زندگی دیدن یک باغچه از شیشه ی مسدود هواپیما است زندگی خبر رفتن موشک به فضا لمس تنهای ماه فکر بوییدن گل در کره ای دیگر است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد به اندازه عشق زندگی رسم خوشایندیست موضوع مطلب : زندگی غمت در نهان خانه دل نشیند بنازی که لیلی به محمل نشیند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی زبامی که بر خاست مشکل نشیند موضوع مطلب : دل آوای باد انگار آوای خشکسالیست بگذار تا بگویم تقدیر لاابالیست وقتی که مرگ انسان مانند سنگ باشد دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست باید که عشق ورزید باید که مهربان بود زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست موضوع مطلب : زندگی ببل به سر چشمه چه کار آمده ای یا تشنه شدی یا به شکار آمده ای نه تشنه شدم نه به شکار آمده ام عاشق شده ام دیدن یار آمده ام موضوع مطلب : یار-عشق روح بشر به چنگ پول زندانیست شاگردی مرگ پیشه انسانیست جان از ته دل طالب مرگ است دریغ در هیچ کجا برای مردن جا نیست موضوع مطلب : وحشت از عشق که نه ترس ما فاصله هاست وحشت از غصه که نه ترس ما خاتمه هاست ترس بیهوده نداریم صحبت از خاطره هاست صحبت از کشتن نا خواسته عاطفه هاست کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ماست گله از دست کسی نیست مقصر دل دیوانه ماست موضوع مطلب : هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل مانم از آن عشق آن شعل است که کوچون برفروخت هر چه جز معشوق پیش آمد بسوخت در نگنجد عشق در گفت وشنید عشق دریایی است قعرش نا پدید موضوع مطلب : |
||