زندگی عاشقانه در روزگار نامردی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها لوگو آمار وبلاگ
شهر در رنگ طلایی غروب باز می رفت به خواب آسمان از همه جا می آورد ابرها را به شتاب حمله آورد به شهراز سر کوه بادبرف آور سرد چیده شد باز به سر پنجه باد برگ نارنجی و زرد ابرها با کمک باد به هم پیوستند و شتابان با هم همه روزنه ها را بستند شهر را پوشاندند شهر سر شاراز رنگ لحظاتی سپری شد به سکوت به درنگ صبح گاهی که ز خواب آرام شهر ما دیده گشود خبر از رنگ نبود همه جا نور امید همه جا زیبایی همه جا رنگ سپید موضوع مطلب : زندگی زیبا |
||