زندگی عاشقانه در روزگار نامردی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها لوگو آمار وبلاگ
نشست فیلم سینمایی «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی که این روزها نمایش آن با برخی مخالفتها همراه شده است در فرهنگسرای «رسانه» به حاشیه کشیده شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ابتدای نشست 14 آذر ماه حجتالاسلام سلمان علیزاده به عنوان مخالف فیلم گفت: اگر برگزاری چنین جلساتی برای خداست و برای فهم بهتر از آیات قرآن، ما این جلسه را تایید میکنیم و اگر شئونات اسلامی همچون حجاب در این جلسه رعایت نشود ما در این جلسه نخواهیم ماند.
وی اظهار داشت: این اولین فیلم آقای جیرانی با این مضامین نیست و این امر ناشی از فهم غلط آقای جیرانی از ضربالمثل «ادب از که آموختی، از بی ادبان» است.
علیزاده، فیلم «من مادر هستم» را متهم به اشاعه فحشا کرد و گفت: فکر نکنید کسانی که فیلم را میبینند کودک هستند و مطمئن باشید کسانی که فیلم را دیدهاند مضمون آن را دریافتهاند.
وی ادامه داد: زن نماد ملت، امت است و در این فیلم شاهد هستیم که زن به دنبال شهوت است و سیگنالهایی را به شیاطین داخلی و خارجی ارسال مینماید.
علیزاده گفت: این فیلمها و امثال آنها کم نیستند و روی صحبت ما با کسانی است که اجازه میدهند، چنین فیلمهایی در ایران ساخته و نمایش داده شود.
وی با بیان اینکه هنگامی که این فیلم ساخته شد، صحبتی از سبک زندگی نبود، تصریح کرد: فیلم «من مادر هستم» در سال 89 ساخته شد، زمانی که بحث آنچنانی از سبک زندگی مطرح نبود.
علیزاده، فیلم «من مادر هستم» را توهینی به ملت ایران دانست و گفت: در این فیلم شاهد هستیم که ملت ایران ملتی مست، گیج و دائمالخمر فرض شدهاند.
وی اظهار داشت: این فیلم سیگنالهایی را به دشمنان میدهد و میخواهد بگوید چقدر راحت میشود به امام (ره) و شهدا توهین کرد و نیز سازندگان آن بگویند توانستیم چنین فیلمهایی را بسازیم بدون اینکه شما متوجه شوید.
علیزاده فیلم «من مادر هستم» را توهین و طعنهای به کل نظام جمهوری اسلامی دانست و بلافاصله جلسه را ترک کرد.
ترک جلسه توسط علیزاده با اعتراض برخی از حاضرین در سالن و مسعود فراستی مواجه شد.
مسعود فراستی پس از این حرکت علیزاده گفت: من برای دوستانی که مونولوگ میگویند و میروند متاسفم. اگر قرار بر نقد و گفتوگو است بهتر است به جای رفتن، بنشینیم و صحبت کنیم.
این منتقد سینما با اشاره به صحبتهای علیزاده، تاکید کرد: وای بر حال کسانی که نمیدانند با چه نیتی به این جلسه آمدهاند.
فراستی اشارهای به مجموعه تلویزیونی «پاییز صحرا» در دهه 60 کرد و گفت: البته کسانی در آن زمان بحث حجاب را در مورد این فیلم مطرح میکردند و سوالاتی را پیرامون این امر از امام (ره) پرسیدند که امام (ره) در جواب آنها گفت «شما باید چشمانتان را بشویید و نگاههایتان را درست کنید».
وی اظهار کرد: حرفهای این آقا، (علیزاده) کاملا شیطانی است و مشخص است که او کوچکترین چیزی از سینما نمیداند و من حرفهای او را کاملا شعاری میدانم و باید گفت هیچکس نمایندهی خدا نیست.
در ادامه، امیر قادری که اجرای جلسه را برعهده داشت، گفت:البته در این جلسه ممکن است حرفهایی زده شود که خوشایند طرف مقابل نباشد و اگر کسی فکر میکند لابهلای حرفهایی که زده میشود ممکن است به او توهینی شود همین حالا جلسه را ترک کند.
سپس غلامرضا موسوی تهیهکننده فیلم «من مادر هستم» با تشکر از برگزاری چنین جلساتی گفت: مطمئنا مباحث فرهنگی باید در چنین جلساتی بحث و گفتوگو شود و برخلاف برخی دوستان باید مردم را آگاه، عاقل و فهیم بدانیم.
وی تصریح کرد: در این 30 سال شاهد بودیم که مردم در بزنگاهها بهترین تصمیم را گرفتهاند بنابراین اینکه قیم مآبانه با مردم برخورد شود نگاه درستی نیست.
موسوی با بیان اینکه معمولا 500 هزار نفر در ایران بالاترین نرخ تماشاچی برای یک فیلم است، گفت: مطمئنا کسانی که فیلم را دیدهاند با انتخاب خود به سینما رفتهاند و کسی آنها مجبور به رفتن سینما نکرده است.
وی تاکید کرد: معمولا کسانی که سینما میروند از سطح فرهنگی ویژهتری برخوردار هستند و باید برای تماشاچی و مردم اجازهی تصمیمگیری قائل باشیم.
موسوی با بیان اینکه باید مخالفان و موافقان فیلم «من مادر هستم» صحبت کنند، افزود: مردم باید تصمیم نهایی را در انتها بگیرند و مطمئنا جای گفتن چنین حرفهایی در کف خیابان نیست.
این تهیهکننده سینما تصریح کرد: مسائل فرهنگی با زور و ضرب درست نمیشود و مطمئنا در درازمدت است که کار فرهنگی نتیجه میدهد.
وی با بیان اینکه اولین اطلاعیه(انصار حزب الله) زمانی داده شد که هنوز کسی فیلم را ندیده بود، خاطرنشان کرد: حتی در مراسم افتتاحیه هم وقتی با مخالفین صحبت میکردیم، برخی میگفتند که هنوز فیلم را ندیدهایم.
موسوی افزود: به جای حل مسائل فرهنگی در کف خیابانها باید جایی را فراهم کنیم و پیرامون این مسایل بحث کنیم. وظیفهی جیرانی پاسخ دادن به شبهات است و حق مخالفان پرسیدن.
در ادامهی این نشست، محمدتقی فهیم منتقد سینما با بیان اینکه فضا برای گفتوگوی خوب فراهم نیست، اظهار کرد: من در ابتدا گفته بودم که اگر این نشست نقد فیلم است من حضور پیدا میکنم وگرنه من به این جلسه نمیآیم.
وی گفت: بحثهایی که پیرامون فرم فیلم میشود باید آن چیزی باشد که ما را به یک سرمنزل نهایی برساند. بحث فیلم تا اینجا فرامتن بوده است و شرایط جلسه سوء تفاهم برانگیز بوده است
فهیم ادامه داد: مطمئنا آقای موسوی تهیهکننده خوششانسی است چون اگر این اتفاقات نمیافتاد فیلم ایشان 50 میلیون هم نمیفروخت.
وی با بیان اینکه فیلم «من مادر هستم» در راستای آثاری است که در طول سالهای گذشته ساخته شده، تصریح کرد: این گونه آثار در یک ساختار فیلم فارسی هستند و حتی ما در دهه 50 نیز فیلم "قصاص" نظام فاطمی را تقریبا با همین مضمون داشتهایم.
فهیم گفت: فیلم "قصاص" را در کنار فیلم جیرانی بگذارید و ببینید کدام موفقتر است و در حقیقت فیلم جیرانی فقط بخش کوچکی از طبقه متوسط پس از انقلاب را در بر میگیرد.
وی تاکید کرد: فیلم «من مادر هستم» یک فیلم فارسی است که به لحاظ تصویرسازی، شخصیتپردازی، فضاسازی، عوامل بیان منطق شخصیتها دچار مشکل است.
فهیم با بیان اینکه فیلم در نهایت مجبور است به مخاطب خطابهای را بدهد، گفت: در پایان فیلم شاهد هستیم فرهاد اصلانی در مقابل مخاطب میایستد و پیام به او می دهد؛ در صورتی که اگر فیلم میتوانست پیام خود را به مخاطب القا کند دیگر نیازی نبود چنین خطابهای ایراد شود.
وی افزود: فیلم از ابتدا تا انتها دارای مشکلات عدیده است از جمله اینکه فیلم دارای مقدمهچینی کوتاهی است.
فهیم با بیان اینکه در این جلسه من میخواهم از نظر ساختاری دربارهی فیلم صحبت کنم، افزود: بروید و ببینید فیلم فارسی چه بلایی را سر سینمای ایران آورده است.
وی با انتقاد از کسانی که منتقدین را به دو دستهی مخالفین و موافقین تقسیمبندی میکنند، اظهار کرد: بحث اصلی هنر است پس حتما این هنر میتواند ضعفها و قوتهایی داشته باشد و ما شاهد هستیم در دو سال اخیر منتقدین را دستهبندی کردهاند.
فهیم با بیان اینکه سینمای ما ضعیف است و با التهاب فعالیت خود را ادامه میدهد، تاکید کرد: مطمئنا اگر انصار حزبالله به خیابان نمیرفت فیلم اینقدر نمیفروخت.
در ادامه این جلسه، سید حسین علوی به عنوان مخالف فیلم، سینمای ایران را سینمایی ورشکسته دانست و گفت: بابت اکران چنین فیلمهایی در این ایام و در کشوری که بیش از 300 هزار شهید داده است، تسلیت میگویم.
وی اظهار کرد: بنده عضو انصار حزبالله نیستم و نسبتی با تحرکاتی که مقابل سینماها اتفاق افتاد ندارم. مخاطبان من هم فیلمسازان نیستند، مسوولینی هستند که گویا گوشی برای شنیدن ندارند.
علوی با اشاره به اینکه داستان فیلم «من مادر هستم» داستان دو زنا است، افزود: نویسنده، کارگردان، تهیهکننده و بازیگران میخواهند داستان دو زنا را روایت کنند و در این فیلم اشارهای به این امر نمیشود که زنا عملی درست است یا غلط،گناه است یا خیر!
وی با خواندن آیهای از قرآن در مورد زنا که"کسانی که میخواهند زنا را اشاعه بدهند برای آنان عذابی سخت در نظر گرفته شده است"اظهار داشت: البته ممکن است برخی این حرفها را مسخره کنند و آن را قبول نداشته باشند.
علوی گفت: متاسفانه شاهد هستیم که این فیلم مُهر وزارت ارشاد را دارد و ما موظفیم از وزارت ارشاد به عنوان شهروند شکایت داشته باشیم.
وی افزود: سوال ما این است که چه کسی گفته هر حکومتی در قبال شکم مردم مسوول است اما در قبال فرهنگ آنها مسوول نیست؟ چطور وقتی چیزی مثل رب گوجه مشکلی داشته باشد اعتراض صورت میپذیرد اما در برابر شرابخواری هیچ نمیگویند؟
علوی ادامه داد: چطور وقتی زن نامحرم با مرد نامحرم در صحنهای از فیلم روی داشبورد ماشین ریتم 6 و 8 میگیرند و آواز میخوانند کسی چیزی نمیگوید؟ باید پرسید حیا کجاست؟
وی با اعتقاد بر اینکه کارگردان «من مادر هستم» در حدی نیست که بخواهد این سوالات را جواب بدهد، گفت: سوالی که مطرح میشود این است که اگر در زمان محمدرضا پهلوی این فیلم ساخته میشد، مجوز اکران میگرفت؟ که باید گفت بلی میگرفت.
علوی افزود: چرا حکم الهی قصاص باید با حکم وزارت ارشاد لوث و تخطئه شود؟ مخاطب ما کسانی هستند که با ریش، یقه بسته و ادعای دینداری این فیلمها را اکران میکنند که قاعدتا پشت آنها جریان انحرافی حضور دارد.
وی تصریح کرد: اینها همان کاری را میکنند که مهاجرانی میکرد و ما میبینیم که الان آقای مهاجرانی به عنوان کارشناس بیبیسی فارسی مشغول به فعالیت است.
علوی با بیان اینکه شاهد هستیم در این فیلم شخصیت مثبت، فردی زناکار و شرابخوار است، تاکید کرد: در فیلم، هم قصاصشونده و هم قصاصکننده اشخاصی زناکار هستند.
وی ادامه داد: البته آقای فراستی سخنانی را به نقل از امام (ره) آوردند و گفتند باید چشمانتان را بشویید و درست بنگرید که من در جواب ایشان میگویم امام (ره) در وصیتنامهی خود آورده بودند پس از فوت من حرفهای من یا باید به صورت مکتوب و دستنوشت خودم باشد که من در هیچ جایی حرف آقای فراستی را به نقل از امام (ره) ندیدهام.
علوی گفت: مردم حق دارند بدانند حاکمیت نسبت به آنها وظیفه دارد یا نه و چرا باید در برابر این حرکات سکوت کنیم؟
وی با بیان اینکه در این فیلم، حجاب به لجن کشیده شده است، تصریح کرد: در فیلم «من مادر هستم» هیچکدام از زنها محجبه نیستند بجز اعضای قوه قهریه.
پس از این سخنان، درگیری شدیدی بین یکی از مدافعین علوی و مجری نشست رخ داد که برای لحظاتی جلسه را تحتالشعاع خود قرار داد.
در ادامه، علوی با بیان اینکه اسلام دارای یک سری حدود است، اظهار کرد: در ایران مردم قائل به اسلام هستند و ما در فیلم میبینیم که بارها و بارها زن و مرد در این فیلم تماس بدنی دارند که این کار حرام است، چه بخواهیم چه نخواهیم.
وی با بیان اینکه من کاری به آقای جیرانی ندارم، ابراز عقیده کرد: حتی در فیلم «پارکوی» آقای جیرانی هم ایشان یک وحشیگری محض را ترویج میکردند و من به هیچ عنوان فکر ایشان را قبول ندارم و او را یک متفکر نمیدانم.
علوی گفت: خطاب ما به کسانی است که آمدند و فیلم را تایید کردند و در حقیقت سازندگان فیلم، اسلام را به لجن کشیدهاند.
وی با بیان اینکه ما آزادی به معنای غربی را قبول نداریم، ادامه داد: حد آزادی را خدا قرار میدهد نه انسان و حتی غربیها که ادعای آزادی دارند آیا میتوانند فیلمی را برعلیه صهیونیسم تحمل کنند؟
در ادامه، تهیهکننده فیلم با بیان اینکه واقعیت قضیه موضوع قصاص نیست، اظهار کرد: در حقیقت موضوع، انتقام شخصی پانتهآ بهرام در فیلم به وکالت از برادر مقتول است و به خاطر سوءاستفادهای که از این وکالت میکند از فرهاد اصلانی انتقام میگیرد.
غلامرضا موسوی با بیان اینکه فیلم «من مادر هستم» نقد یک زندگی فرنگی است، اظهار کرد: این فیلم نقد زندگیای است که شاید 2 درصد هم در کشور ما حضور نداشته باشد.
وی با بیان اینکه کسی نمیتواند درباره مساله قصاص منکر شود و بحث انتقام شخصی است، گفت: اگر قرار بود در خدمت بیگانگان باشیم میتوانستیم برویم در جای دیگری زندگی کنیم و فیلم بسازیم.
موسوی اظهار کرد: من هم در مورد کسانی که وارد سفارت انگلیس شدند سوالاتی دارم. آیا میتوان گفت آنها عوامل انگلیس هستند؟ مطمئنا بین آنها آدمهای موجهی نیز حضور داشته است.
در ادامه مسعود فراستی با بیان اینکه دوستان بجز آقای فهیم، مسالهشان سینما و این فیلم نیست، تاکید کرد: اینها مسائل دیگری دارند که حل نشده باقی مانده است. نگاه آنان به فیلم متحجرانه است.
وی افزود: هدف مقدس وسیلهی مقدس میخواهد و ما زمینههای بسیاری برای بحثهای سیاسی و اخلاقی داریم ولی الان بحث فرهنگ است.
فراستی با اشاره به اختلافاتی که شهید مرتضی آوینی و روزنامه کیهان در دورهای داشتند، به جملهای از این شهید اشاره کرد که گفته بود فرهنگ دنبالچه سیاست نیست.
وی اظهار کرد: جملهی مرتضی آوینی درست است که میگفت فرهنگ میتواند سیاسی باشد ولی نه دنبالچهی آن.
فراستی با بیان اینکه کسانی که مرعوب فیلمهایی میشوند که به شدت عقبافتاده است، افزود: یک موضوع دینی با پرداخت غیردینی میتواند غیردینی شود و یک موضوع غیردینی را میتوان با پرداختی درست دینی تبدیل به یک موضوع دینی نمود.
وی افزود: مثلا داستان یوسف پیامبر ابدا دینی نیست و ما شاهد پرداخت شخصیتهای غیردینی در این داستان هستیم.
فراستی با نام آوردن از فیلمهای «سیب و سلما»، «شور شیرین» و «سفر سنگ» اظهار داشت: کسانی که مرعوب چنین فیلمهایی میشوند بدانند که این فیلمها به شدت عقبافتادهاند و من میگویم فریب چنین فیلمهایی را نخوریم.
این منتقد سینما تاکید کرد: به سینما به عنوان سینما نگاه کنیم و بدانیم سینما با شعار سر و کار ندارد و با دل و ناخودآگاه ما سر و کار دارد.
وی ادامه داد: هر سه فیلم «سیب و سلما»، «شور شیرین» و «سفر سنگ» فیلم فارسیاند و فیلم فارسی فیلمی است که در یک تفکر و ساختار قرار دارد.
فراستی با بیان اینکه فیلم فارسی ابتذال سطح مخاطب را در سطح شعار و ضدشعار نگه میدارد، گفت: تفکر فیلم فارسی پس از انقلاب تشدید شده است.
وی با اشاره به اینکه من همواره یکی از مدافعین فیلمهای ژانر دفاع مقدس بودهام خاطرنشان کرد: حتی برخی از فیلمهای جنگی ما که مهمترین ژانر سینمایی ماست فیلم فارسیاند و نمیتوان از آنها دفاع کرد.
فراستی، فیلمهایی که برای شهیدان باقری و کاوه ساخته شدهاند را فیلم فارسی دانست که مفهومی را از این شهدا ارایه نمیدهند.
وی گفت: در سینما چیزی را که میبینیم باور میکنیم، نه شعار را و من باید ببینم که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد.
فراستی افزود: شخصیتپردازیهای فیلم « من مادر هستم» درست است و فیلم یک سبک زندگی را مطرح میکند.
وی با بیان اینکه چرا باید بخشی از روشنفکرها و رادیکالهای حزبالله با هم متحد شوند، گفت: این فیلم در جهت نقد و آسیبشناسی یک تیپ از زندگی شمال شهری است که دوستان طرفدار عدالت آن را ساختهاند.
این منتقد سینما افزود: چرا دوستان به حضور ماشین فرنگی یک میلیارد تومانی در کشور نقدی ندارند و فقط به مباحثی چون حجاب میپردازند؟
فراستی گفت: اصلا اینطور نیست که فیلم جیرانی نمایندهی یک درصد جامعه باشد و بحث او بحث کسانی است که اقشاری بیهویت هستند که با پول نفت زندگی میکنند و همواره از مردم طلبکارند.
وی تصریح کرد: چرا در برابر این اقشار که با پول نفت زندگی میکنند و با بالا و پایین رفتن دلار زندگی آنها بالا میرود و سطح زندگی ما پایین میآید، نقدی نمیشود.
فراستی فیلم «من مادر هستم» را یکی از مهمترین فیلمهای پس از انقلاب در آسیبشناسی اقشار تازه به دوران رسیدهی نفتی دانست و باید شرایطی را از نظر اقتصادی فراهم کرد که این قشر امکان رشد نداشته باشند.
وی اظهار کرد: فیلم «من مادر هستم» اشاعهدهندهی فحشا نیست و حتی دربارهی قصاص نیز نیست و این فیلم، فیلمی اخلاقی است و علت برآشفته شدن برخی از دوستان چیز دیگری است.
محمدتقی فهیم نیز در ادامه گفت: فیلم از نظر فرم قادر نیست انحرافات را بیان کند و چون نمیتواند این کار را درست انجام دهد در ورطهی بدآموزی میافتد.
وی با بیان اینکه من معتقدم میتوان خوردن مشروب و فاحشه را در سینما نمایش دهیم، اظهار کرد: در فیلمی مانند «زیر نور ماه» و یا حتی در سریال جیرانی این عوامل نشان داده شده بودند.
فهیم افزود: نقص فرم در فیلم جیرانی مشهود است و فیلم محتوای مدنظر را نمیتواند القا کند و به همین خاطر به سمت خطا میرود.
وی با نام بردن از فیلم «کازابلانکا» گفت: ما در این فیلم شاهد هستیم که کارگردان به مهمترین مسائل وقت اروپا توجه دارد.
فهیم با بیان اینکه در این فیلم ما شخصیت شرور را به درستی نمیشناسیم، افزود: اگر در سینما به درستی به شخصیت شرور پرداخته نشود ملودرام ساخته نمیشود و فیلم آقای جیرانی، فیلمی علیه طبقهی خودش است.
وی همچنین گفت: ما سه اصل در قانون اساسی دربارهی خانواده داریم و در کجای فیلم بحث خانواده را شاهد هستیم؟
در بخش دیگری از این نشست، امیر قادری که به عنوان منتقد اجرای جلسه را برعهده داشت، گفت: آقای علوی نمایندهی یک تفکر است و من به ایشان و تفکرشان احترام میگذارم اما خطر اصلی شعارزدگی است و ما شاهد بودیم کسانی بودند که بر شعار تاکید داشتند، مانند آقای مهاجرانی از ایران رفتند.
پس از این سخنان، علوی اظهار کرد: من در این فیلم به دنبال انسانی مثبت گشتم که متاسفانه کسی را پیدا نکردم و حتی برخورد هنگامه قاضیانی به عنوان شخصیت مثبت فیلم با دخترش مدلی درست نیست.
وی با بیان اینکه ادبیات سینما، نمادسازی است، تاکید کرد: ما خوب مطلق را در واقعیت نداریم ولی میتوانیم آن را در فیلم به وجود بیاوریم.
علوی افزود: اگر یونسکو افرادی را که سینما میروند را از نظر فرهنگی بالا میداند، ما افرادی را که اهل علم، تقوا و مجاهدت هستند را بافرهنگترین انسانها میدانیم.
وی ادامه داد: ما با یونسکو کاری نداریم، اصلا یونسکو چه کسی است که بخواهد برای ما تعیین تکلیف کند؟
علوی در این هنگام رو به فراستی کرد و گفت: شهید مرتضی آوینی یکی از 300 هزار شهید ماست و شما به هیچ عنوان بویی از او نبردهاید.
پس از این سخنان، فراستی در پاسخ به علوی گفت: قمهکشی در بحث فرهنگی معنایی ندارد و شما غیر از قمهکشی چیزی بلد نیستید و مفهوم آدم بودن در اسلام آن است که با حفظ اصول، بقیه را از خود آدمتر بدانیم.
علوی پاسخ داد: این کارها در شأن شما نیست.
وی هم چنین خطاب به قادری گفت: آقای قادری! شما مجری این جلسه نیستید و در طول این جلسه در موضع مخالف من قرار گرفتهاید.
در این هنگام علوی با بیان اینکه جمهوری اسلامی فضایی را به وجود آورده است که چنین بحثهایی مطرح شود، اظهار کرد: کسانی که نگاه ما به دین را متحجرانه میدانند به ما توهین کردهاند.
وی افزود: ما اقلیت نیستیم. مردم در ایران اسلام را میخواهند. حرف من و دیگران را نمیخواهند. ما شاهد هستیم در این فیلم، قصاص تصویر مشمئزکنندهای دارد.
علوی همچنین گفت: این چه تصویری است که فیلم از یک طلبه نشان میدهد؟ و ما شاهد بودیم در لحظات پیش از اعدام وقتی طلبه آیات قرآنی را میخواند همه به آن آخوند میخندیدند.
وی با بیان اینکه ما نوکران این دولت و آن دولت نیستیم، تصریح کرد: این ملت انقلاب کرده است و خواهان اسلام و احکام شریعت است.
علوی با بیان اینکه در این فیلم شاهد به ابتذال کشیدن ارزشهای اسلامی هستیم، اظهارکرد: چه کسانی به این فیلم مجوز اکران دادهاند؟ طرف ما کسی است که برای آنکه منویات خود را مطرح کند، جمهوری اسلامی را به ... میکشد.
وی افزود: این فیلم، فیلمی است که در آن شخصیت خوب، شرابخوار و زناکار است و حتی کسی که میخواهد قصاص کند نیز خود انسانی زناکار است که خود تحت درمان روانکاو است.
علوی با بیان اینکه حرف من آقای جیرانی نیست، اظهار کرد: حرف من به ناظر پخش است که به چنین فیلمهایی اجازهی اکران داده است.
وی ادامه داد: آیا کسی حاضر است خصوصیترین مسائل خود را جلوی دوربین مطرح کند؟
علوی با بیان اینکه از دل بحث نپذیرفتن ولایت خدا این دست فیلمها پدید میآید، گفت: مطمئنا اگر ولایت را قبول داشته باشید این فیلمها ساخته نمیشود.
وی تصریح کرد: چه کسانی در ایران بحث توسعهگرایی را باز کردند؟ مگر همین آقای جیرانی نبود که از ... و ... (دو نفر از کاندیداهای دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر) حمایت کرد؟
علوی با بیان اینکه بسیاری از حرفهایی که زده میشود فرافکنی است، تاکید کرد: من بر سر کلام خدا با کسی چانه نمیزنیم. چرا با مردانگی و شهامت نمیآیید بگویید من احکام خدا را قبول ندارم؟
وی همچنین گفت: اینها همان کسانی هستند که وقتی میگفتیم اقتصاد شما ربایی است، چیزی نمیگفتند و مطمئن باشید کسانی که پای خون شهدا ایستادهاند اجازه نمیدهند چنین رفتارهایی اشاعه یابد و این تفکر را به قهقرا خواهند برد. حال میخواهد دوران هاشمی باشد یا خاتمی یا احمدینژاد.
مسعود فراستی در پاسخ به صحبتهای علوی گفت: «اجازه نخواهیم داد» یک ادعا است و تقوا و دانشی در بحثهای شما نیست.
وی با بیان اینکه در اینجا جمع شدهایم که بحث فرهنگی کنیم و تبادل نظر داشته باشیم، اظهار کرد: این فیلم راجع به قصاص نیست و آدمها قادرند بگویند که اقشار تازه به دوران رسیده مدرن چگونه زندگی میکنند و بنبست آنها چیست.
فراستی با بیان اینکه بسیاری از فیلمها هستند که از همین مسائل استفاده میکنند و آن را رواج میدهند، تصریح کرد: مبارزه فرهنگی مبارزهای طولانی و مبارزهای بین آگاهی و عدم آگاهی است و این مبارزه با شانتاژ و قمه میسر نمیشود.
پس از این سخنان، غلامرضا موسوی تهیهکننده فیلم با بیان اینکه همه باید سعه صدر داشته باشیم و عصبانی نشویم، گفت: این فیلم در روز چهارشنبه اکران شد در حالی که اطلاعیه انصار حزبالله در روز سهشنبه منتشر گردید و حتی در روز افتتاحیه نیز خیلیها فیلم را هنوز ندیده بودند.
موسوی با بیان اینکه اگر چنین مباحثی ادامه پیدا کند بیش از روشهای دیگر نتیجه میدهد، اظهار کرد: چنین بحثهایی به نتایج بهتری میرسد تا روشهای دیگر.
امیر قادری نیز با بیان اینکه ادعای من این است که این فیلم مال جیرانی است و برای جشنوارههای خارجی و فرصتطلبان ساخته نشده است، گفت: چه از موضع مذهبی، چه اسلامی و چه تکنیکی بیایید فیلم جیرانی را نقد کنیم.
وی همچنین تاکید کرد: اگر بخواهیم وارد حوزهی شعار شویم یک سری نوکر تربیت میشود که حاصل آن کسانی هستند که در بیبیسی فارسی فعالیت میکنند.
قادری در پایان گفت: «من مادر هستم» برای محافل و فرصتطلبان ساخته نشده است.
موضوع مطلب : عشق, خبر, ایران, فیلم, وطن, جیرانی, دوستی, خیانت, فال میتواند با سرعت 110 کیلومتر در ساعت بدود، یعنی از برخی وسایل نقیله ساخت انسان سریعتر. فرم بدنی آن یکی از شاهکارهای خلقت به حساب میآید، یوزپلنگ ایرانی را نماد حیات وحش ایران میدانند، جانور منحصر به فردی که روزگاری در بخشهای وسیعی از آسیا پراکندگی داشته اما اکنون تنها محدود به چند ده قلاده در نواحی شرقی ایران شده است. پناهگاه حیات وحش عباسآباد در شهرستان نایین مهمترین زیستگاه این جانور در ایران است. مدیر اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نایین، یوزپلنگ ایرانی را یک سرمایه و گنجینه طبیعی توصیف میکند و میگوید: یوزپلنگ ایرانی یک میراث زیست محیطی جهانی به حساب میآید زیرا نژاد این یوزپلنگ در دنیا منحصر به فرد است. حسین اکبری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه اصفهان، با اشاره به اینکه زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در گذشته سطح وسیعتری داشته است، میافزاید: یوزپلنگ آسیایی از عربستان تا هندوستان زیست میکرده اما زیستگاه این جانور هماکنون تنها به ایران محدود میشود و نماد حیات وحش کشور است. مسؤول پناهگاه حیات وحش عباسآباد نایین ادامه میدهد: یوزپلنگ جز دو گونه بزرگ گربه سانان ایران است که خطر انقراض آن به شدت احساس میشود. مدیر اداره حفاظت از محیط زیست شهرستان نایین با بیان اینکه یوزپلنگ در حال حاضر در 13 تا 14منطقه از ایران مشاهده شده است، ادامه میدهد: حضور یوزپلنگ در 10 منطقه کشور قطعی است اما در چهار منطقه دیگر تنها مستنداتی مبنی بر مشاهده این جانور وجود دارد. اکبری اضافه میکند: در مناطق شکار ممنوع کوه بزرگ نایین، خارو" در شهرستان اردستان، منطقه "کوهیخان" در آران و بید گل و حوزه "گندم چاه" نایین بیشترین احتمال حضور یوز وجود دارد و در پناهگاه حیات وحش عباسآباد حضور این جانور قطعی است. وی با اشاره به اینکه پناهگاه حیات وحش عباس آباد نایین بهترین و مهمترین زیستگاه یوزپلنگ در کشور است، میگوید: در مورد جمعیت یوزپلنگ با قطعیت نمیتوان صحبت کرد اما در سالهای اخیر در ایران جمعیت این گونه توسط دوربینهای تلهای برآورد شده است. مسؤول پناه گاه حیات وحش عباس آباد نایین، جمعیت یوزپلنگ در ایران را بر اساس برآوردهای انجام شده در زیستگاههای این جانور در حدود 70 تا 120 قلاده عنوان میکند و میافزاید: این آمار در استان اصفهان به 9 تا 13 قلاده میرسد. اکبری، جزیرهای شدن زیستگاه یوزپلنگ، از بین رفتن کریدورهای ارتباطی و جمعیت بسیار کم این جانور که موجب کاهش جفتیابی آنها شده است را مهمترین تهدید برای این جانور در استان اصفهان میداند و میگوید: شکار غیرمجاز این حیوان، شکار غیرمجاز طعمههای یوزپلنگ و تصادفات جادهای از دیگر عوامل از بین رفتن یوزپلنگ است. وی با بیان اینکه گسترش بیرویه معادن و جادهها از جمله دلایل اصلی جزیرهای شدن زیستگاه این گونه است، ادامه میدهد: علاوه بر جزیرهای شدن زیستگاه یوزپلنگ، جمعیت کم و تنوع ژنتیکی پایین باعث کاهش جفت یابی و افزایش بیماری در بین این گربه سان شده است. مدیر اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نایین با اشاره به اینکه خشکسالی اثرات نامطلوبی بر این گونه داشته است، میافزاید: خشکسالی علاوه بر کاهش زادآوری یوزپلنگ موجب ایجاد بیماری ناشی از سوء تغذیه و شیوع بیماریهای واگیردار شده است. اکبری اضافه میکند: با خشک شدن منابع آبی و از بین رفت منابع غذایی طعمههای این جانور، جمعیت طعمهها نیز کاهش یافته و تمام این عوامل یوزپلنگ را مجبور به مهاجرت غیر ایمن به مناطق آزاد کرده است. وی با اشاره به اینکه انقراض یوزپلنگ ضرر جبران ناپذیری به کشور وارد میکند زیرا هم یک گونه جانوری را از دست میدهیم و هم یک زیرگونه جدا نابود میشود، ادامه میدهد: حیوانات به سه رده خانواده، گونه و زیرگونه تقسیمبندی میشود و با انقراض یوزپلنگ نه تنها یک گونه جانوری بلکه زیرگونه منحصر به فرد یوزپلنگ آسیایی نیز از بین میرود. مدیر حفاظت از محیط زیست شهرستان نایین خاطرنشان میکند: با آموزش مردم محلی منطقه توانستهایم افکار آنها را نسبت به این جانور تصحیح کنیم اما وضعیت یوزپلنگ ایرانی بسیار حساس است و حفاظت این گونه هر روز باید بیشتر از روزهای قبل شود. اکبری و میافزاید: اگر مسؤولان امکانات و تجهیزات لازم برای حفظ این گونه جانوری را مهیا کنند کشور افتخار بزرگی در مجامع بین المللی کسب خواهد کرد چراکه تمام جهان چشم دوختهاند تا ببیند ایرانیان چگونه یوزپلنگ را حفاظت میکنند. وی با بیان اینکه برای حفظ یوزپلنگ ایرانی باید یک عزم جدی و همدلی در کشور ایجاد شد، میگوید: بدون وجود عزم جدی برای حفظ این گونه، یوزپلنگ ایرانی در آستانه انقراض حتمی قرار خواهد گرفت. "ایسنا"
موضوع مطلب : زندگی, خبر, ایران, محیط زیست, درس, جامعه, تاریخچه
اسباب زندگی خود را برداشته و به سمت اصفهان میآیند شنیدهاند که در این کلانشهر میتوانند کار پیدا کنند و با خانوادهاش از امکانات بیشتری بهره ببرند. توسعه این شهر را دیده و همین سبب شده از دیار کوچک خود به اصفهان مهاجرت کنند. اما ایکاش چهره نازیبایی که پشت این توسعه و خدمات وجود دارد را هم میدیدند، آنها نمیدانند که این کلانشهر دیگر برای خود اصفهانیها همجا ندارد، آنها نمیدانند که توسعه و پیشرفت بسیار بیرحم است و اگر کار پیدا نکنند یا نتوانند خود را با مردم شهر هماهنگ کنند باید به حاشیهها بروند و حاشیه نشینی رویاهایشان از یک زندگی بهتر را برآورده نمیکند. کامرن رفیعی، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، از کلانشهراصفهان به عنوان مرکز ترانزیت کشور نام میبرد و میگوید: رفت و آمد زیاد و وجودسرمایه در گردش مناسب موجب به وجود آمدن مشاغل گوناگون و در نتیجه فراهم شدن شرایط مناسب برای مهاجرت از شهرهای کوچک تر به اصفهان شده است. وی قانون اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و فراهم شدن امکانات توسعه در شهرهای بزرگ مثل اصفهان، جنگ و پتانسیل بالا در دوره سازندگی را از عوامل مهاجرت به اصفهان در دهههای مختلف میداند و ادامه میدهد: قانون اصلاحات ارضی در دهه 40 موجب ورود سرمایهداران به شهرهای بزرگ کشور از جمله اصفهان شد و نخستین موج مهاجرت به اصفهان را شکل داد. این جامعهشناس اضافه میکند: دهه 50 با افزایش قیمت نفت و در نتیجه به وجود آمدن سرمایه کافی برای توسعه در شهرهای بزرگ مثل اصفهان و همچنین جنگ در دهه 60 موج عظیمی از مهاجران را به اصفهان سرازیر کرد. رفیعی میافزاید: در دوران جنگ حجم قابل توجهی از مردم خوزستان به شهر اصفهان مهاجرت کردند و به دلیل ظرفیت بالای شهرکهای تازه تاسیس شاهینشهر و امیرحمزه برای پذیرفتن مهاجر توانستند در این شهرها ساکن شوند. ناهماهنگی حاشیهنشینان و شهرنشینان آغاز ایجاد آسیبهای اجتماعی وی از دوران سازندگی به عنوان موج چهارم مهاجرت به اصفهان یاد میکند و میگوید: اصفهان به دلیل پتانسیل بالای خود در این دوره نیز با جای دادن بسیاری از خدمات جمعیت زیادی را به سمت خود جذب کرد. این جامعهشناس اصفهان را قطب صنعت کشور و شهری امن و آباد معرفی و خاطرنشان میکند: در سالهای اخیر توسعه صنعت، ارایه خدمات مطلوب شهری و همچنین خشکسالی در برخی مناطق استان از علل مهاجرت به این کلانشهر محسوب میشود. وی مهاجرانی که به کلانشهر اصفهان وارد میشوند را به دو گروه جویای کار و تحصیل کرده تقسیم میکند و معتقد است: مهاجرت یک تیغ دولبه است چراکه علاوه بر توسعه شهر موجب به وجود آمدن آسیبهای اجتماعی نیز میشود. این جامعهشناس با اشاره به اینکه توانایی استفاده از امکانات شهری به دلیل نداشتن تحصیلات کافی برای گروه اول مهاجران فراهم نمیشود و این موجب به وجود آمدن پدیده حاشیهنشینی در اطراف اصفهان شده است، میافزاید: عدم هماهنگی مردم حاشینهنشین و شهرنشینان آغاز ایجاد آسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد، روسبیگری، زورگیری و.... است. شهرهای مهاجرپذیر تغییرات جهانی را راحتتر میپذیرند رفیعی ادامه میدهد: دسته دوم یا همان افراد تحصیل کرده که برای رشد و زندگی بهتر به شهرهای بزرگ مانند اصفهان مهاجرت میکنند با انجام کارهای بزرگ و همچنین با توانایی ایجاد تغییرات درست کلانشهرها را به سمت پیشرفت و توسعه جلو میبرند. وی با اشاره به اینکه شهرهای مهاجرپذیر همواره در حال تغییر هستند، بیان میکند: اگرچه تغییرات مشکلات زیادی را برای شهرهای بزرگ ایجاد میکند اما سبب میشود شهر تغییرات جهانی را راحتتر بپذیرد. این جامعهشناس با بیان اینکه تهران و اصفهان با روشهای مختلف توانستهاند شرایط اجتماعی پذیرش مهاجر را در خود افزایش دهند، تصریح میکند: تهران با توجه به تعداد و تنوع بالای مهاجران به خوبی توانسته آنها را پذیرش کند در اصفهان نیز فرهنگ بسیار قوی و غنی به یک روش کارآمد برای پذیرش مهاجران تبدیل شده است. رفیعی ادامه میدهد: اگر مهاجر با فرهنگ اصفهان سازگار نباشد توسط مردم طرد نمیشود بلکه به شهرکهای اقماری اصفهان راه پیدا میکند به همین دلیل با وجود تعداد بالای مهاجران تنشهای کمتری در اصفهان دیده میشود. این جامعهشناس با بیان اینکه ظرفیت فرهنگی پایین مهاجرپذیری در برخی از شهرهای کشور تنشها و آسیبهای اجتماعی ناشی از مهاجرت را افزایش داده است، میگوید: این امر سبب شده اصفهان و تهران به عنوان مقصد مهاجران انتخاب شوند. اصفهان خواستههای جوانان را برآورده نکرده است رفیعی با اشاره به کاهش نرخ مهاجرت در چند سال اخیر به دلایل افزایش قیمت زمینهای شهری، کاهش سرعت احداث پروژهها و همچنین فشارهایی که به واسطه افزایش جمعیت ایجاد شده است، بیان میکند: اصفهان در سالهای اخیر به یک شهر مهاجر فرست تبدیل شده چراکه شهر نتوانسته تغییر سبک زندگی جوان اصفهانی و نیاز آنها به امکانات و توسعه بیشتر را برآورده کند. وی با بیان اینکه پذیرش فرهنگ مهاجران در شهرهای مهاجرپذیر بیشتر شده و در کلانشهرها کمتر به مهاجر به عنوان یک مزاحم نگاه می شود، میافزاید: باید توجه داشت که میتوان با ایجاد اشتغال، توسعه و امکانات رفاهی در روستاها و شهرهای کوچک کشور از مهاجرت به شهرها و کلانشهرها جلوگیری کرد. موضوع مطلب : زندگی, خبر, اصفهان, مهاجرت, ایران, جامعه, تاریخچه |
||