سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
زندگی عاشقانه در روزگار نامردی
درباره وبلاگ


لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 76
  • بازدید دیروز: 186
  • کل بازدیدها: 548947



کفشها ..... پاهایم را پوشیده اند.

رفتن .... درست مثل آمدن است !!


داری قدم زدگی هایم را .... کش می دهی

باید .... ردِ پایم را ......... یادگاری بنویسم!


رفتن برای همه هست

این کفشها.... سر دشمنی، با پاهای ما ندارند

زمین ........ همیشه از همین طرف چرخیده

از همین طرف که همیشه من

آنسوی جاده ها باشم و تو ... این سمت عبور!


عیب ندارد اگر..... دستهایمان

تن به هم آغوشی نمی دهند

بگذار.... بالهای خودکارم را باز کنم

با یک موشک کاغذی از اتفاق .... یاد روزی بیافتم

که پا به پای هم ...... کوچه های شهر را

هم قطار شده بودیم

که تو چشمهایت را

به شیشه ی مغازه ها داده بودی و من

نگاهم را

به کسی که تا .... غربت آنروزهایمان ...... راه آمده بود


دلگیرم ....... نرفته دلم تنگ شده

دنیا، همیشه غربتش را ... به رخ من کشیده

اما نگران نباش رفیق

هرکجا هستی ... خوش که باشی

می خندم !

خاطره ..... هه ... یعنی همین


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : عشق, سکسی, صفا, صمیمت, پدر, مادر, زندگی, عید نوروز, نوروز, عید, سال نو, سال جدید, سال 92, جملات بزرگان, سخنان بزرگان

       نظر
سه شنبه 92 فروردین 6 :: 1:14 عصر
علیرضا پویا

شبیه همین شب ها را دغدغه می شوی 

دغدغه ای / که دستش بر سرت همیشه به تنبیه بلند بود ... 

آرام نمی شوی ... نه در آغوش کسی نه در قرص های خودت .... 

خودت را مرور می کنی ... هی مرور می کنی 

دنیایت میلنگد .... 

یک جای قصه ، نقش اول کتاب ، سر خم کرده 

یک جای خواب هایت با تعبیرش جور در نمی آید 

نمی فهمی ... هیچ وقت نمی فهمی چرا اینگونه ای .... 

چرا کم داری چیزی را که در دست دیگران هم زیادی نمی کند


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, عشق, صفا, صمیمیت, جوک, اس ام اس, سکس, عاشقانه, عید نوروز, کارت پستال, فیسبوک, سخن

       نظر
سه شنبه 92 فروردین 6 :: 1:11 عصر
علیرضا پویا

 

نشست فیلم‌ سینمایی «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی که این روزها نمایش آن با برخی مخالفت‌ها همراه شده است در فرهنگسرای «رسانه» به حاشیه کشیده شد.

 

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ابتدای نشست 14 آذر ماه حجت‌الاسلام سلمان علیزاده به عنوان مخالف فیلم گفت: اگر برگزاری چنین جلساتی برای خداست و برای فهم بهتر از آیات قرآن، ما این جلسه را تایید می‌کنیم و اگر شئونات اسلامی همچون حجاب در این جلسه رعایت نشود ما در این جلسه نخواهیم ماند.

 

وی اظهار داشت: این اولین فیلم آقای جیرانی با این مضامین نیست و این امر ناشی از فهم غلط آقای جیرانی از ضرب‌المثل «ادب از که آموختی، از بی ادبان» است.

 

علیزاده، فیلم «من مادر هستم» را متهم به اشاعه فحشا کرد و گفت: فکر نکنید کسانی که فیلم را می‌بینند کودک هستند و مطمئن باشید کسانی که فیلم را دیده‌اند مضمون آن را دریافته‌اند.

 

وی ادامه داد: زن نماد ملت، امت است و در این فیلم شاهد هستیم که زن به دنبال شهوت است و سیگنال‌هایی را به شیاطین داخلی و خارجی ارسال می‌نماید.

 

علیزاده گفت: این فیلم‌ها و امثال آنها کم نیستند و روی صحبت ما با کسانی است که اجازه می‌دهند، چنین فیلم‌هایی در ایران ساخته و نمایش داده شود.

 

وی با بیان این‌که هنگامی که این فیلم ساخته شد، صحبتی از سبک زندگی نبود، تصریح کرد: فیلم «من مادر هستم» در سال 89 ساخته شد، زمانی که بحث آن‌چنانی از سبک زندگی مطرح نبود.

 

علیزاده، فیلم «من مادر هستم» را توهینی به ملت ایران دانست و گفت: در این فیلم شاهد هستیم که ملت ایران ملتی مست، گیج و دائم‌الخمر فرض شده‌اند.

 

وی اظهار داشت: این فیلم سیگنال‌هایی را به دشمنان می‌دهد و می‌خواهد بگوید چقدر راحت می‌شود به امام (ره) و شهدا توهین کرد و نیز سازندگان آن بگویند توانستیم چنین فیلم‌هایی را بسازیم بدون این‌که شما متوجه شوید.

 

علیزاده فیلم «من مادر هستم» را توهین و طعنه‌ای به کل نظام جمهوری اسلامی دانست و بلافاصله جلسه را ترک کرد.

 

ترک جلسه توسط علیزاده با اعتراض برخی از حاضرین در سالن و مسعود فراستی مواجه شد.

 

 

مسعود فراستی پس از این حرکت علیزاده گفت: من برای دوستانی که مونولوگ می‌گویند و می‌روند متاسفم. اگر قرار بر نقد و گفت‌وگو است بهتر است به جای رفتن، بنشینیم و صحبت کنیم.

 

این منتقد سینما با اشاره به صحبت‌های علیزاده، تاکید کرد: وای بر حال کسانی که نمی‌دانند با چه نیتی به این جلسه آمده‌اند.

 

فراستی اشاره‌ای به مجموعه تلویزیونی «پاییز صحرا» در دهه 60 کرد و گفت: البته کسانی در آن زمان بحث حجاب را در مورد این فیلم مطرح می‌کردند و سوالاتی را پیرامون این امر از امام (ره) پرسیدند که امام (ره) در جواب آنها گفت «شما باید چشمانتان را بشویید و نگاه‌هایتان را درست کنید».

 

وی اظهار کرد: حرف‌های این آقا، (علیزاده) کاملا شیطانی است و مشخص است که او کوچک‌ترین چیزی از سینما نمی‌داند و من حرف‌های او را کاملا شعاری می‌دانم و باید گفت هیچ‌کس نماینده‌ی خدا نیست.

 

در ادامه، امیر قادری که اجرای جلسه را برعهده داشت، گفت:البته در این جلسه ممکن است حرف‌هایی زده شود که خوشایند طرف مقابل نباشد و اگر کسی فکر می‌کند لابه‌لای حرف‌هایی که زده می‌شود ممکن است به او توهینی شود همین حالا جلسه را ترک کند.

 

سپس غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم «من مادر هستم» با تشکر از برگزاری چنین جلساتی گفت: مطمئنا مباحث فرهنگی باید در چنین جلساتی بحث و گفت‌وگو شود و برخلاف برخی دوستان باید مردم را آگاه، عاقل و فهیم بدانیم.

 

وی تصریح کرد: در این 30 سال شاهد بودیم که مردم در بزنگاه‌ها بهترین تصمیم را گرفته‌اند بنابراین اینکه قیم مآبانه با مردم برخورد شود نگاه درستی نیست.

 

 

موسوی با بیان این‌که معمولا 500 هزار نفر در ایران بالاترین نرخ تماشاچی برای یک فیلم است، گفت: مطمئنا کسانی که فیلم را دیده‌اند با انتخاب خود به سینما رفته‌اند و کسی آنها مجبور به رفتن سینما نکرده است.

 

وی تاکید کرد: معمولا کسانی که سینما می‌روند از سطح فرهنگی ویژه‌تری برخوردار هستند و باید برای تماشاچی و مردم اجازه‌ی تصمیم‌گیری قائل باشیم.

 

موسوی با بیان این‌که باید مخالفان و موافقان فیلم «من مادر هستم» صحبت کنند، افزود: مردم باید تصمیم نهایی را در انتها بگیرند و مطمئنا جای گفتن چنین حرف‌هایی در کف خیابان نیست.

 

این تهیه‌کننده سینما تصریح کرد: مسائل فرهنگی با زور و ضرب درست نمی‌شود و مطمئنا در درازمدت است که کار فرهنگی نتیجه می‌دهد.

 

وی با بیان این‌که اولین اطلاعیه(انصار حزب الله) زمانی داده شد که هنوز کسی فیلم را ندیده بود، خاطرنشان کرد: حتی در مراسم افتتاحیه هم وقتی با مخالفین صحبت می‌کردیم، برخی می‌گفتند که هنوز فیلم را ندیده‌ایم.

 

موسوی افزود: به جای حل مسائل فرهنگی در کف خیابان‌ها باید جایی را فراهم کنیم و پیرامون این مسایل بحث کنیم. وظیفه‌ی جیرانی پاسخ دادن به شبهات است و حق مخالفان پرسیدن.

 

در ادامه‌ی این نشست، محمدتقی فهیم منتقد سینما با بیان این‌که فضا برای گفت‌وگوی خوب فراهم نیست، اظهار کرد: من در ابتدا گفته بودم که اگر این نشست نقد فیلم است من حضور پیدا می‌کنم وگرنه من به این جلسه نمی‌آیم.

 

وی گفت: بحث‌هایی که پیرامون فرم فیلم می‌شود باید آن چیزی باشد که ما را به یک سرمنزل نهایی برساند. بحث فیلم تا این‌جا فرامتن بوده است و شرایط جلسه سوء تفاهم ‌برانگیز بوده است

 

فهیم ادامه داد: مطمئنا آقای موسوی تهیه‌کننده خوش‌شانسی است چون اگر این اتفاقات نمی‌افتاد فیلم ایشان 50 میلیون هم نمی‌فروخت.

 

وی با بیان این‌که فیلم «من مادر هستم» در راستای آثاری است که در طول سال‌های گذشته ساخته شده، تصریح کرد: این‌ گونه آثار در یک ساختار فیلم فارسی هستند و حتی ما در دهه 50 نیز فیلم "قصاص" نظام فاطمی را تقریبا با همین مضمون داشته‌ایم.

 

فهیم گفت: فیلم "قصاص" را در کنار فیلم جیرانی بگذارید و ببینید کدام موفق‌تر است و در حقیقت فیلم جیرانی فقط بخش کوچکی از طبقه متوسط پس از انقلاب را در بر می‌گیرد.

 

وی تاکید کرد: فیلم «من مادر هستم» یک فیلم فارسی است که به لحاظ تصویرسازی، شخصیت‌پردازی، فضاسازی، عوامل بیان منطق شخصیت‌ها دچار مشکل است.

 

فهیم با بیان این‌که فیلم در نهایت مجبور است به مخاطب خطابه‌ای را بدهد، گفت: در پایان فیلم شاهد هستیم فرهاد اصلانی در مقابل مخاطب می‌ایستد و پیام به او می‌ دهد؛ در صورتی که اگر فیلم می‌توانست پیام خود را به مخاطب القا کند دیگر نیازی نبود چنین خطابه‌ای ایراد شود.

 

وی افزود: فیلم از ابتدا تا انتها دارای مشکلات عدیده است از جمله این‌که فیلم دارای مقدمه‌چینی کوتاهی است.

 

فهیم با بیان این‌که در این جلسه من می‌خواهم از نظر ساختاری درباره‌ی فیلم صحبت کنم، افزود: بروید و ببینید فیلم فارسی چه بلایی را سر سینمای ایران آورده است.

 

وی با انتقاد از کسانی که منتقدین را به دو دسته‌ی مخالفین و موافقین تقسیم‌بندی می‌کنند، اظهار کرد: بحث اصلی هنر است پس حتما این هنر می‌تواند ضعف‌ها و قوت‌هایی داشته باشد و ما شاهد هستیم در دو سال اخیر منتقدین را دسته‌بندی کرده‌اند.

 

فهیم با بیان این‌که سینمای ما ضعیف است و با التهاب فعالیت خود را ادامه می‌دهد، تاکید کرد: مطمئنا اگر انصار حزب‌الله به خیابان نمی‌رفت فیلم این‌قدر نمی‌فروخت.

 

در ادامه این جلسه، سید حسین علوی به عنوان مخالف فیلم، سینمای ایران را سینمایی ورشکسته دانست و گفت: بابت اکران چنین فیلم‌هایی در این ایام و در کشوری که بیش از 300 هزار شهید داده است، تسلیت می‌گویم.

 

وی اظهار کرد: بنده عضو انصار حزب‌الله نیستم و نسبتی با تحرکاتی که مقابل سینماها اتفاق افتاد ندارم. مخاطبان من هم فیلم‌سازان نیستند، مسوولینی هستند که گویا گوشی برای شنیدن ندارند.

 

علوی با اشاره به این‌که داستان فیلم «من مادر هستم» داستان دو زنا است، افزود: نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران می‌خواهند داستان دو زنا را روایت کنند و در این فیلم اشاره‌ای به این امر نمی‌شود که زنا عملی درست است یا غلط،گناه است یا خیر!

 

وی با خواندن آیه‌ای از قرآن در مورد زنا که"کسانی که می‌خواهند زنا را اشاعه بدهند برای آنان عذابی سخت در نظر گرفته شده است"اظهار داشت: البته ممکن است برخی این حرف‌ها را مسخره کنند و آن را قبول نداشته باشند.

 

علوی گفت: متاسفانه شاهد هستیم که این فیلم مُهر وزارت ارشاد را دارد و ما موظفیم از وزارت ارشاد به عنوان شهروند شکایت داشته باشیم.

 

وی افزود: سوال ما این است که چه کسی گفته هر حکومتی در قبال شکم مردم مسوول است اما در قبال فرهنگ آنها مسوول نیست؟ چطور وقتی چیزی مثل رب گوجه مشکلی داشته باشد اعتراض صورت می‌پذیرد اما در برابر شراب‌خواری هیچ نمی‌گویند؟

 

علوی ادامه داد: چطور وقتی زن نامحرم با مرد نامحرم در صحنه‌ای از فیلم روی داشبورد ماشین ریتم 6 و 8 می‌گیرند و آواز می‌خوانند کسی چیزی نمی‌گوید؟ باید پرسید حیا کجاست؟

 

وی با اعتقاد بر اینکه کارگردان «من مادر هستم» در حدی نیست که بخواهد این سوالات را جواب بدهد، گفت: سوالی که مطرح می‌شود این است که اگر در زمان محمدرضا پهلوی این فیلم ساخته می‌شد، مجوز اکران می‌گرفت؟ که باید گفت بلی می‌گرفت.

 

 

علوی افزود: چرا حکم الهی قصاص باید با حکم وزارت ارشاد لوث و تخطئه شود؟ مخاطب ما کسانی هستند که با ریش، یقه بسته و ادعای دینداری این فیلم‌ها را اکران می‌کنند که قاعدتا پشت آنها جریان انحرافی حضور دارد.

 

وی تصریح کرد: اینها همان کاری را می‌کنند که مهاجرانی می‌کرد و ما می‌بینیم که الان آقای مهاجرانی به عنوان کارشناس بی‌بی‌سی فارسی مشغول به فعالیت است.

 

علوی با بیان این‌که شاهد هستیم در این فیلم شخصیت مثبت، فردی زناکار و شراب‌خوار است، تاکید کرد: در فیلم، هم قصاص‌شونده و هم قصاص‌کننده اشخاصی زناکار هستند.

 

وی ادامه داد: البته آقای فراستی سخنانی را به نقل از امام (ره) آوردند و گفتند باید چشمانتان را بشویید و درست بنگرید که من در جواب ایشان می‌گویم امام (ره) در وصیت‌نامه‌ی خود آورده بودند پس از فوت من حرف‌های من یا باید به صورت مکتوب و دست‌نوشت خودم باشد که من در هیچ جایی حرف آقای فراستی را به نقل از امام (ره) ندیده‌ام.

 

علوی گفت: مردم حق دارند بدانند حاکمیت نسبت به آنها وظیفه دارد یا نه و چرا باید در برابر این حرکات سکوت کنیم؟

 

وی با بیان این‌که در این فیلم، حجاب به لجن کشیده شده است، تصریح کرد: در فیلم «من مادر هستم» هیچ‌کدام از زن‌ها محجبه نیستند بجز اعضای قوه قهریه.

 

پس از این سخنان، درگیری شدیدی بین یکی از مدافعین علوی و مجری نشست رخ داد که برای لحظاتی جلسه را تحت‌الشعاع خود قرار داد.

 

در ادامه، علوی با بیان این‌که اسلام دارای یک سری حدود است، اظهار کرد: در ایران مردم قائل به اسلام هستند و ما در فیلم می‌بینیم که بارها و بارها زن و مرد در این فیلم تماس بدنی دارند که این کار حرام است، چه بخواهیم چه نخواهیم.

 

وی با بیان این‌که من کاری به آقای جیرانی ندارم، ابراز عقیده کرد: حتی در فیلم «پارک‌وی» آقای جیرانی هم ایشان یک وحشی‌گری محض را ترویج می‌کردند و من به هیچ عنوان فکر ایشان را قبول ندارم و او را یک متفکر نمی‌دانم.

 

علوی گفت: خطاب ما به کسانی است که آمدند و فیلم را تایید کردند و در حقیقت سازندگان فیلم، اسلام را به لجن کشیده‌اند.

 

وی با بیان این‌که ما آزادی به معنای غربی را قبول نداریم، ادامه داد: حد آزادی را خدا قرار می‌دهد نه انسان و حتی غربی‌ها که ادعای آزادی دارند آیا می‌توانند فیلمی را برعلیه صهیونیسم تحمل کنند؟

 

 

در ادامه، تهیه‌کننده فیلم با بیان این‌که واقعیت قضیه موضوع قصاص نیست، اظهار کرد: در حقیقت موضوع، انتقام شخصی پانته‌آ بهرام در فیلم به وکالت از برادر مقتول است و به خاطر سوءاستفاده‌ای که از این وکالت می‌کند از فرهاد اصلانی انتقام می‌گیرد.

 

 

 

غلامرضا موسوی با بیان این‌که فیلم «من مادر هستم» نقد یک زندگی فرنگی است، اظهار کرد: این فیلم نقد زندگی‌ای است که شاید 2 درصد هم در کشور ما حضور نداشته باشد.

 

وی با بیان این‌که کسی نمی‌تواند درباره مساله قصاص منکر شود و بحث انتقام شخصی است، گفت: اگر قرار بود در خدمت بیگانگان باشیم می‌توانستیم برویم در جای دیگری زندگی کنیم و فیلم بسازیم.

 

موسوی اظهار کرد: من هم در مورد کسانی که وارد سفارت انگلیس شدند سوالاتی دارم. آیا می‌توان گفت آنها عوامل انگلیس هستند؟ مطمئنا بین آنها آدم‌های موجهی نیز حضور داشته است.

 

در ادامه مسعود فراستی با بیان این‌که دوستان بجز آقای فهیم، مساله‌شان سینما و این فیلم نیست، تاکید کرد: اینها مسائل دیگری دارند که حل نشده باقی مانده است. نگاه آنان به فیلم متحجرانه است.

 

وی افزود: هدف مقدس وسیله‌ی مقدس می‌خواهد و ما زمینه‌های بسیاری برای بحث‌های سیاسی و اخلاقی داریم ولی الان بحث فرهنگ است.

 

فراستی با اشاره به اختلافاتی که شهید مرتضی آوینی و روزنامه کیهان در دوره‌ای داشتند، به جمله‌ای از این شهید اشاره کرد که گفته بود فرهنگ دنبالچه سیاست نیست.

 

وی اظهار کرد: جمله‌ی مرتضی آوینی درست است که می‌گفت فرهنگ می‌تواند سیاسی باشد ولی نه دنبالچه‌ی آن.

 

فراستی با بیان این‌که کسانی که مرعوب فیلم‌هایی می‌شوند که به شدت عقب‌افتاده است، افزود: یک موضوع دینی با پرداخت غیردینی می‌تواند غیردینی شود و یک موضوع غیردینی را می‌توان با پرداختی درست دینی تبدیل به یک موضوع دینی نمود.

 

وی افزود: مثلا داستان یوسف پیامبر ابدا دینی نیست و ما شاهد پرداخت شخصیت‌های غیردینی در این داستان هستیم.

 

فراستی با نام آوردن از فیلم‌های «سیب و سلما»، «شور شیرین» و «سفر سنگ» اظهار داشت: کسانی که مرعوب چنین فیلم‌هایی می‌شوند بدانند که این فیلم‌ها به شدت عقب‌افتاده‌اند و من می‌گویم فریب چنین فیلم‌هایی را نخوریم.

 

این منتقد سینما تاکید کرد: به سینما به عنوان سینما نگاه کنیم و بدانیم سینما با شعار سر و کار ندارد و با دل و ناخودآگاه ما سر و کار دارد.

 

وی ادامه داد: هر سه فیلم «سیب و سلما»، «شور شیرین» و «سفر سنگ» فیلم فارسی‌اند و فیلم فارسی فیلمی است که در یک تفکر و ساختار قرار دارد.

 

فراستی با بیان این‌که فیلم فارسی ابتذال سطح مخاطب را در سطح شعار و ضدشعار نگه می‌دارد، گفت: تفکر فیلم فارسی پس از انقلاب تشدید شده است.

 

وی با اشاره به این‌که من همواره یکی از مدافعین فیلم‌های ژانر دفاع مقدس بوده‌ام خاطرنشان کرد: حتی برخی از فیلم‌های جنگی ما که مهم‌ترین ژانر سینمایی ماست فیلم فارسی‌اند و نمی‌توان از آنها دفاع کرد.

 

فراستی، فیلم‌هایی که برای شهیدان باقری و کاوه ساخته شده‌اند را فیلم فارسی دانست که مفهومی را از این شهدا ارایه نمی‌دهند.

 

وی گفت: در سینما چیزی را که می‌بینیم باور می‌کنیم، نه شعار را و من باید ببینم که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد.

 

فراستی افزود: شخصیت‌پردازی‌های فیلم « من مادر هستم» درست است و فیلم یک سبک زندگی را مطرح می‌کند.

 

وی با بیان این‌که چرا باید بخشی از روشنفکرها و رادیکال‌های حزب‌الله با هم متحد شوند، گفت: این فیلم در جهت نقد و آسیب‌شناسی یک تیپ از زندگی شمال شهری است که دوستان طرفدار عدالت آن را ساخته‌اند.

 

این منتقد سینما افزود: چرا دوستان به حضور ماشین فرنگی یک میلیارد تومانی در کشور نقدی ندارند و فقط به مباحثی چون حجاب می‌پردازند؟

 

فراستی گفت: اصلا این‌طور نیست که فیلم جیرانی نماینده‌ی یک درصد جامعه باشد و بحث او بحث کسانی است که اقشاری بی‌هویت هستند که با پول نفت زندگی می‌کنند و همواره از مردم طلبکارند.

 

وی تصریح کرد: چرا در برابر این اقشار که با پول نفت زندگی می‌کنند و با بالا و پایین رفتن دلار زندگی آنها بالا می‌رود و سطح زندگی ما پایین می‌آید، نقدی نمی‌شود.

 

فراستی فیلم «من مادر هستم» را یکی از مهم‌ترین فیلم‌های پس از انقلاب در آسیب‌شناسی اقشار تازه به دوران رسیده‌ی نفتی دانست و باید شرایطی را از نظر اقتصادی فراهم کرد که این قشر امکان رشد نداشته باشند.

 

وی اظهار کرد: فیلم «من مادر هستم» اشاعه‌دهنده‌ی فحشا نیست و حتی درباره‌ی قصاص نیز نیست و این فیلم، فیلمی اخلاقی است و علت برآشفته شدن برخی از دوستان چیز دیگری است.

 

محمدتقی فهیم نیز در ادامه گفت: فیلم از نظر فرم قادر نیست انحرافات را بیان کند و چون نمی‌تواند این کار را درست انجام دهد در ورطه‌ی بدآموزی می‌افتد.

 

وی با بیان این‌که من معتقدم می‌توان خوردن مشروب و فاحشه را در سینما نمایش دهیم، اظهار کرد: در فیلمی مانند «زیر نور ماه» و یا حتی در سریال جیرانی این عوامل نشان داده شده بودند.

 

فهیم افزود: نقص فرم در فیلم جیرانی مشهود است و فیلم محتوای مدنظر را نمی‌تواند القا کند و به همین خاطر به سمت خطا می‌رود.

 

وی با نام بردن از فیلم «کازابلانکا» گفت: ما در این فیلم شاهد هستیم که کارگردان به مهم‌ترین مسائل وقت اروپا توجه دارد.

 

فهیم با بیان این‌که در این فیلم ما شخصیت شرور را به درستی نمی‌شناسیم، افزود: اگر در سینما به درستی به شخصیت شرور پرداخته نشود ملودرام ساخته نمی‌شود و فیلم آقای جیرانی، فیلمی علیه طبقه‌ی خودش است.

 

وی هم‌چنین گفت: ما سه اصل در قانون اساسی درباره‌ی خانواده داریم و در کجای فیلم بحث خانواده را شاهد هستیم؟

 

 

در بخش دیگری از این نشست، امیر قادری که به عنوان منتقد اجرای جلسه را برعهده داشت، گفت: آقای علوی نماینده‌ی یک تفکر است و من به ایشان و تفکرشان احترام می‌گذارم اما خطر اصلی شعارزدگی است و ما شاهد بودیم کسانی بودند که بر شعار تاکید داشتند، مانند آقای مهاجرانی از ایران رفتند.

 

پس از این سخنان، علوی اظهار کرد: من در این فیلم به دنبال انسانی مثبت گشتم که متاسفانه کسی را پیدا نکردم و حتی برخورد هنگامه قاضیانی به عنوان شخصیت مثبت فیلم با دخترش مدلی درست نیست.

 

وی با بیان این‌که ادبیات سینما، نمادسازی است، تاکید کرد: ما خوب مطلق را در واقعیت نداریم ولی می‌توانیم آن را در فیلم به وجود بیاوریم.

 

علوی افزود: اگر یونسکو افرادی را که سینما می‌روند را از نظر فرهنگی بالا می‌داند، ما افرادی را که اهل علم، تقوا و مجاهدت هستند را بافرهنگ‌ترین انسان‌ها می‌دانیم.

 

وی ادامه داد: ما با یونسکو کاری نداریم، اصلا یونسکو چه کسی است که بخواهد برای ما تعیین تکلیف کند؟

 

علوی در این هنگام رو به فراستی کرد و گفت: شهید مرتضی آوینی یکی از 300 هزار شهید ماست و شما به هیچ عنوان بویی از او نبرده‌اید.

 

پس از این سخنان، فراستی در پاسخ به علوی گفت: قمه‌کشی در بحث فرهنگی معنایی ندارد و شما غیر از قمه‌کشی چیزی بلد نیستید و مفهوم آدم بودن در اسلام آن است که با حفظ اصول، بقیه را از خود آدم‌تر بدانیم.

 

علوی پاسخ داد: این کارها در شأن شما نیست.

 

وی هم‌ چنین خطاب به قادری گفت: آقای قادری! شما مجری این جلسه نیستید و در طول این جلسه در موضع مخالف من قرار گرفته‌اید.

 

در این هنگام علوی با بیان این‌که جمهوری اسلامی فضایی را به وجود آورده است که چنین بحث‌هایی مطرح شود، اظهار کرد: کسانی که نگاه ما به دین را متحجرانه می‌دانند به ما توهین کرده‌اند.

 

وی افزود: ما اقلیت نیستیم. مردم در ایران اسلام را می‌خواهند. حرف من و دیگران را نمی‌خواهند. ما شاهد هستیم در این فیلم، قصاص تصویر مشمئزکننده‌ای دارد.

 

علوی هم‌چنین گفت: این چه تصویری است که فیلم از یک طلبه نشان می‌دهد؟ و ما شاهد بودیم در لحظات پیش از اعدام وقتی طلبه آیات قرآنی را می‌خواند همه به آن آخوند می‌خندیدند.

 

وی با بیان این‌که ما نوکران این دولت و آن دولت نیستیم، تصریح کرد: این ملت انقلاب کرده است و خواهان اسلام و احکام شریعت است.

 

علوی با بیان این‌که در این فیلم شاهد به ابتذال کشیدن ارزش‌های اسلامی هستیم، اظهارکرد: چه کسانی به این فیلم مجوز اکران داده‌اند؟ طرف ما کسی است که برای آن‌که منویات خود را مطرح کند، جمهوری اسلامی را به ... می‌کشد.

 

وی افزود: این فیلم، فیلمی است که در آن شخصیت خوب، شراب‌خوار و زناکار است و حتی کسی که می‌خواهد قصاص کند نیز خود انسانی زناکار است که خود تحت درمان روانکاو است.

 

علوی با بیان این‌که حرف من آقای جیرانی نیست، اظهار کرد: حرف من به ناظر پخش است که به چنین فیلم‌هایی اجازه‌ی اکران داده است.

 

وی ادامه داد: آیا کسی حاضر است خصوصی‌ترین مسائل خود را جلوی دوربین مطرح کند؟

 

علوی با بیان این‌که از دل بحث نپذیرفتن ولایت خدا این دست فیلم‌ها پدید می‌آید، گفت: مطمئنا اگر ولایت را قبول داشته باشید این فیلم‌ها ساخته نمی‌شود.

 

وی تصریح کرد: چه کسانی در ایران بحث توسعه‌گرایی را باز کردند؟ ‌مگر همین آقای جیرانی نبود که از ... و ... (دو نفر از کاندیداهای دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر) حمایت کرد؟

 

علوی با بیان این‌که بسیاری از حرف‌هایی که زده می‌شود فرافکنی است، تاکید کرد: من بر سر کلام خدا با کسی چانه نمی‌زنیم. چرا با مردانگی و شهامت نمی‌آیید بگویید من احکام خدا را قبول ندارم؟

 

وی هم‌چنین گفت: اینها همان کسانی هستند که وقتی می‌گفتیم اقتصاد شما ربایی است، چیزی نمی‌گفتند و مطمئن باشید کسانی که پای خون شهدا ایستاده‌اند اجازه نمی‌دهند چنین رفتارهایی اشاعه یابد و این تفکر را به قهقرا خواهند برد. حال می‌خواهد دوران هاشمی باشد یا خاتمی یا احمدی‌نژاد.

 

مسعود فراستی در پاسخ به صحبت‌های علوی گفت: «اجازه نخواهیم داد» یک ادعا است و تقوا و دانشی در بحث‌های شما نیست.

 

وی با بیان این‌که در این‌جا جمع شده‌ایم که بحث فرهنگی کنیم و تبادل نظر داشته باشیم، اظهار کرد: این فیلم راجع به قصاص نیست و آدم‌ها قادرند بگویند که اقشار تازه به دوران رسیده مدرن چگونه زندگی می‌کنند و بن‌بست آنها چیست.

 

فراستی با بیان این‌که بسیاری از فیلم‌ها هستند که از همین مسائل استفاده می‌کنند و آن را رواج می‌دهند، تصریح کرد: مبارزه فرهنگی مبارزه‌ای طولانی و مبارزه‌ای بین آگاهی و عدم آگاهی است و این مبارزه با شانتاژ و قمه میسر نمی‌شود.

 

پس از این سخنان، غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم با بیان این‌که همه باید سعه صدر داشته باشیم و عصبانی نشویم، گفت: این فیلم در روز چهارشنبه اکران شد در حالی که اطلاعیه انصار حزب‌الله در روز سه‌شنبه منتشر گردید و حتی در روز افتتاحیه نیز خیلی‌ها فیلم را هنوز ندیده بودند.

 

موسوی با بیان این‌که اگر چنین مباحثی ادامه پیدا کند بیش از روش‌های دیگر نتیجه می‌دهد، اظهار کرد: چنین بحث‌هایی به نتایج بهتری می‌رسد تا روش‌های دیگر.

 

امیر قادری نیز با بیان این‌که ادعای من این است که این فیلم مال جیرانی است و برای جشنواره‌های خارجی و فرصت‌طلبان ساخته نشده است، گفت: چه از موضع مذهبی، چه اسلامی و چه تکنیکی بیایید فیلم جیرانی را نقد کنیم.

 

وی هم‌چنین تاکید کرد: اگر بخواهیم وارد حوزه‌ی شعار شویم یک سری نوکر تربیت می‌شود که حاصل آن کسانی هستند که در بی‌بی‌سی فارسی فعالیت می‌کنند.

 

قادری در پایان گفت: «من مادر هستم» برای محافل و فرصت‌طلبان ساخته نشده است.

 

 

 


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : عشق, خبر, ایران, فیلم, وطن, جیرانی, دوستی, خیانت, فال

         نظر بدهید
جمعه 91 آذر 17 :: 10:14 عصر
علیرضا پویا

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت 


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : عشق, صفا, صمیمیت, فکر کردن, حرف زیبا زدن, سخنرانی کردن, پیروزی

         نظر بدهید
جمعه 90 تیر 31 :: 11:58 عصر
علیرضا پویا
پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .
بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .
- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
- بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد 5 خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی میکنی.
 
صفت اول :
می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .
اسم این دست خداست .
او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .
 
صفت دوم :
گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .
پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .
 
 
صفت سوم :
مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .
بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.
 
صفت چهارم :
چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .
پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .
 

 
صفت پنجم :
همیشه اثری از خود به جا می گذارد .
بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, عشق, صفا, صمیمیت, سخن بزرگان, نکته, گنج

       نظر
شنبه 90 تیر 4 :: 7:45 عصر
علیرضا پویا
شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود … با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه … میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش … هم اسراف نمیشد هم بچه هاش شاد میشدن … برق خوشحالی توی چشماش دوید ..دیگه سردش نبود !پیرزن رفت جلو نشست پای جعبه میوه …. تا دستش رو برد داخل جعبه شاگرد میوه فروش گفت : دست نزن نِنه ! وَخه برو دُنبال کارت ! پیرزن زود بلند شد …خجالت کشید ! چند تا از مشتریها نگاهش کردند ! صورتش رو قرص گرفت … دوباره سردش شد ! راهش رو کشید رفت … چند قدم دور شده بود که یه خانمی صداش زد : مادر جان …مادر جان ! پیرزن ایستاد … برگشت و به زن نگاه کرد ! زن مانتویی لبخندی زد و بهش گفت اینارو برای شما گرفتم ! سه تا پلاستیک دستش بود پر از میوه … موز و پرتقال و انار ….پیرزن گفت : دستِت دَرد نِکُنه نِنه….. مُو مُستَحق نیستُم ! زن گفت : اما من مستحقم مادر
من … مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن ودوست داشتن همه انسانها و احترام به همه آنها بی هیچ توقعی …اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! جون بچه هات بگیر ! زن منتظر جواب پیرزن نموند … میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد … پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد … قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش … دوباره گرمش شده بود … با صدای لرزانی گفت : پیر شی ننه …. پیر شی ! خیر بیبینی
!
در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست
هیچکس سوار بر اسب نیست
هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید
در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.

این ادب اصیل مان است:نجابت - قدرت- احترام- مهربانی- خوشرویی… برای همه ایرانیان بفرست تا یادمان

نرود که هستیم…

این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, عشق, وفا, شعور, معرفت, ایرانی

       نظر
چهارشنبه 90 تیر 1 :: 10:56 عصر
علیرضا پویا
وقتی که دیگر نبود
                              من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
                               من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی‌توانست مرا دوست بدارد
                                  من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
                          من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
                             من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
                        مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن

این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, عشق, علاقه

       نظر
پنج شنبه 89 آبان 13 :: 11:6 صبح
علیرضا پویا
آخر از جور تو عالم را خبر خواهیم کرد


پس جهانی را ز شوقت پر شرر خواهیم کرد

اول از عشق جهانسوزت مدد خواهیم خواست

سر اگر باید، به راهت ترک سر خواهیم کرد

جان اگر باید، به کویت نقد جان خواهیم یافت

ما هم آخر در غمت خاکی به سر خواهیم کرد

هرکسی کام دلی آورده در کویت به دست

روی گیتی را ز آب دیده تر خواهیم کرد

تا که ننشیند به دامانت غبار از خاک ما

هرچه باشد در دل سختت اثر خواهیم کرد

یا ز آه نیمشب، یا از دعا، یا از نگاه

ور به بی‌رحمی زدی، فکر دگر خواهیم کرد

لابه‌ها خواهیم کردن تا به ما رحم آوری

پس سر کوی تو را پرشور و شر خواهیم کرد
چون بهار از جان شیرین دست برخواهیم داشت

ملک الشعرا-بهار



این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : عشق

       نظر
شنبه 89 شهریور 20 :: 11:58 صبح
علیرضا پویا
خانه ی دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید سوار
اسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید
وبه انگشت نشان داد سپیداری و گفت
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبز از تر است
ودر ان عشق به اندازه ی پرهای صداقت ابی است
می روی تا ته ان کوچه که از پشت بلوغ ،سربه در می ارد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره ی جاوید اساطیر زمین می مانی
وترا ترسی شفاف فرا می گیرد
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی می شنوی
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا،جوجه بردارد از لانه ی نور
واز او می پرسی:

این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : دوست, عشق

       نظر
شنبه 89 شهریور 6 :: 9:55 عصر
علیرضا پویا
روزگاریست که کس را به کسی یـاری نیست        جــز دل آزاری و نیــــــرنگ و ریـــاکـــاری نیست
 

هـر چه غــم بـود به دوش دل مـــردم شد بــار       گوئـیا قسمت مــا غیــــر گــــران بـــاری نیست


ای بسا حامی مستغنی خوش خفته به نــاز        زانکــه معیــــار دگـــر دانـش و بیــــداری نیست

گمـــــرهـــانند به بـــــازار طمــــــع راهسپــــار     غافـــل از آنـــکه شـرف جنس خریداری نیست

کـــــاروان دستخوش رهنم بیگانه شده است           ســاربـان ایـن روش غافلــــه ســـالاری نیست


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, دل, عشق, مردم

       نظر
شنبه 89 مرداد 30 :: 10:50 عصر
علیرضا پویا
1   2   >   
 
 
 

ابزار وبمستر