2-چون« در گذشته ایم»........« حال زندگی» را نداریم
3-«ترقی» هرکس..........بستگی به طرز فکر« تلقی» اوست
4-شکیبایی........ بر هر« دعوایی»« دواست»
5-راه «بیفتیم».........اگرچه در راه« بیفتیم»
6-«سریال» زندگی بعضی............«سه ریال» هم نمی ارزد
7-«اخم» ............«زخم» چهره هاست
8-در هر دستمان.........«یک مشت» «انگشت تدبیر» داریم
9-با تولدش مرگ را« پیش خرید کرد»
10-وقتی مشکلات مرا در بر گرفت ...... «دست به خود کشی زدم»
11-وقتی «آینه را شکستم»........چقدر خود را« شکسته دیدم»
12-وقتی میخواست« سکوتش را بشکند»......«تار های صوتی اش را» کوک کرد
13-چرا بلد« نیستم» .........را« بلد نیستیم»
14-چرا؟« چراغ قوه» تعقل است
15-وقتی از« چرک نویس» دست کشیدم..........«.پاک نویسم» را آغاز کردم
16-با« آب حیات» ........به « حیات آتش» پایان داد
17-«نابینا »خودرا جلوی آینه کاملاٌ «نا پید»ا دید
18-در« دعوای زندگی» مرگ قلب را به سکوت «دعوت کرد»
19-«وقتی مجذوب »جاذبه زمین شد خود را« در آغوشش پرت کرد» و مرد
20-برای موفقییت «از جان کن» تا از جا « کنده نشوی»
21-چون خودم را« در گذشته» جا گذاشتم خودم را به «جا نمی آورم»
22-حسود..........نهایتاٌ«