زندگی عاشقانه در روزگار نامردی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها لوگو آمار وبلاگ
من … مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن ودوست داشتن همه انسانها و احترام به همه آنها بی هیچ توقعی …اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! جون بچه هات بگیر ! زن منتظر جواب پیرزن نموند … میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد … پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد … قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش … دوباره گرمش شده بود … با صدای لرزانی گفت : پیر شی ننه …. پیر شی ! خیر بیبینی
!
در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست
هیچکس سوار بر اسب نیست
هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید
در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.
این ادب اصیل مان است:نجابت - قدرت- احترام- مهربانی- خوشرویی… برای همه ایرانیان بفرست تا یادمان نرود که هستیم… موضوع مطلب : زندگی, عشق, وفا, شعور, معرفت, ایرانی یار با ما بیوفایی میکند بیگناه از من جدایی میکند
شمع جانم را بکشت آن بیوفا جای دیگر روشنایی میکند میکند با خویش خود بیگانگی با غریبان آشنایی میکند جوفروشست آن نگار سنگ دل با من او گندم نمایی میکند یار من اوباش و قلاشست و رند بر من او خود پارسایی میکند ای مسلمانان به فریادم رسید کان فلانی بیوفایی میکند کشتی عمرم شکستست از غمش از من مسکین جدایی میکند آن چه با من میکند اندر زمان آفت دور سمایی میکند سعدی شیرین سخن در راه عشق از لبش بوسی گدایی میکند موضوع مطلب : زندگی, عشق, وفا |
|||