سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
زندگی عاشقانه در روزگار نامردی
درباره وبلاگ


لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 153
  • بازدید دیروز: 297
  • کل بازدیدها: 550755



وعده دادی که نهی پای در منزل من

گشت از شوق شکفته دل من

پی آراستن خانه و خان افتادم

هر طرف دسته گلی بنهادم

ماندم از اول شب تا به سحر چشم براه

لیک روی تو ندیدم ای ماه

گشت محروم دل خسته ام از دیدارت

گل نچید از چمن رخسارت

در گذشت آن شب و یک هفته بر آمد کم کم

عمر گلها به سر آمد کم کم

دسته گلها همه بی آب و همه زرد شدند

همچنان چهره ی پر درد شدند

من هم آن شب که شدم منتظر دیدن تو

مست اندیشه ی بوسیدن تو

دلم از شوق شکفته چون همین گلها بود

شوق دل از رخ من پیدا بود

حال چون دسته گلی این همه پژمرده شده              

دلم از دوریت افسرده شده


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب :

       نظر
شنبه 87 اردیبهشت 7 :: 10:22 عصر
علیرضا پویا

 
 
 

ابزار وبمستر