سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
زندگی عاشقانه در روزگار نامردی
درباره وبلاگ


لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 168
  • بازدید دیروز: 188
  • کل بازدیدها: 596926



 

نشست فیلم‌ سینمایی «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی که این روزها نمایش آن با برخی مخالفت‌ها همراه شده است در فرهنگسرای «رسانه» به حاشیه کشیده شد.

 

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در ابتدای نشست 14 آذر ماه حجت‌الاسلام سلمان علیزاده به عنوان مخالف فیلم گفت: اگر برگزاری چنین جلساتی برای خداست و برای فهم بهتر از آیات قرآن، ما این جلسه را تایید می‌کنیم و اگر شئونات اسلامی همچون حجاب در این جلسه رعایت نشود ما در این جلسه نخواهیم ماند.

 

وی اظهار داشت: این اولین فیلم آقای جیرانی با این مضامین نیست و این امر ناشی از فهم غلط آقای جیرانی از ضرب‌المثل «ادب از که آموختی، از بی ادبان» است.

 

علیزاده، فیلم «من مادر هستم» را متهم به اشاعه فحشا کرد و گفت: فکر نکنید کسانی که فیلم را می‌بینند کودک هستند و مطمئن باشید کسانی که فیلم را دیده‌اند مضمون آن را دریافته‌اند.

 

وی ادامه داد: زن نماد ملت، امت است و در این فیلم شاهد هستیم که زن به دنبال شهوت است و سیگنال‌هایی را به شیاطین داخلی و خارجی ارسال می‌نماید.

 

علیزاده گفت: این فیلم‌ها و امثال آنها کم نیستند و روی صحبت ما با کسانی است که اجازه می‌دهند، چنین فیلم‌هایی در ایران ساخته و نمایش داده شود.

 

وی با بیان این‌که هنگامی که این فیلم ساخته شد، صحبتی از سبک زندگی نبود، تصریح کرد: فیلم «من مادر هستم» در سال 89 ساخته شد، زمانی که بحث آن‌چنانی از سبک زندگی مطرح نبود.

 

علیزاده، فیلم «من مادر هستم» را توهینی به ملت ایران دانست و گفت: در این فیلم شاهد هستیم که ملت ایران ملتی مست، گیج و دائم‌الخمر فرض شده‌اند.

 

وی اظهار داشت: این فیلم سیگنال‌هایی را به دشمنان می‌دهد و می‌خواهد بگوید چقدر راحت می‌شود به امام (ره) و شهدا توهین کرد و نیز سازندگان آن بگویند توانستیم چنین فیلم‌هایی را بسازیم بدون این‌که شما متوجه شوید.

 

علیزاده فیلم «من مادر هستم» را توهین و طعنه‌ای به کل نظام جمهوری اسلامی دانست و بلافاصله جلسه را ترک کرد.

 

ترک جلسه توسط علیزاده با اعتراض برخی از حاضرین در سالن و مسعود فراستی مواجه شد.

 

 

مسعود فراستی پس از این حرکت علیزاده گفت: من برای دوستانی که مونولوگ می‌گویند و می‌روند متاسفم. اگر قرار بر نقد و گفت‌وگو است بهتر است به جای رفتن، بنشینیم و صحبت کنیم.

 

این منتقد سینما با اشاره به صحبت‌های علیزاده، تاکید کرد: وای بر حال کسانی که نمی‌دانند با چه نیتی به این جلسه آمده‌اند.

 

فراستی اشاره‌ای به مجموعه تلویزیونی «پاییز صحرا» در دهه 60 کرد و گفت: البته کسانی در آن زمان بحث حجاب را در مورد این فیلم مطرح می‌کردند و سوالاتی را پیرامون این امر از امام (ره) پرسیدند که امام (ره) در جواب آنها گفت «شما باید چشمانتان را بشویید و نگاه‌هایتان را درست کنید».

 

وی اظهار کرد: حرف‌های این آقا، (علیزاده) کاملا شیطانی است و مشخص است که او کوچک‌ترین چیزی از سینما نمی‌داند و من حرف‌های او را کاملا شعاری می‌دانم و باید گفت هیچ‌کس نماینده‌ی خدا نیست.

 

در ادامه، امیر قادری که اجرای جلسه را برعهده داشت، گفت:البته در این جلسه ممکن است حرف‌هایی زده شود که خوشایند طرف مقابل نباشد و اگر کسی فکر می‌کند لابه‌لای حرف‌هایی که زده می‌شود ممکن است به او توهینی شود همین حالا جلسه را ترک کند.

 

سپس غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم «من مادر هستم» با تشکر از برگزاری چنین جلساتی گفت: مطمئنا مباحث فرهنگی باید در چنین جلساتی بحث و گفت‌وگو شود و برخلاف برخی دوستان باید مردم را آگاه، عاقل و فهیم بدانیم.

 

وی تصریح کرد: در این 30 سال شاهد بودیم که مردم در بزنگاه‌ها بهترین تصمیم را گرفته‌اند بنابراین اینکه قیم مآبانه با مردم برخورد شود نگاه درستی نیست.

 

 

موسوی با بیان این‌که معمولا 500 هزار نفر در ایران بالاترین نرخ تماشاچی برای یک فیلم است، گفت: مطمئنا کسانی که فیلم را دیده‌اند با انتخاب خود به سینما رفته‌اند و کسی آنها مجبور به رفتن سینما نکرده است.

 

وی تاکید کرد: معمولا کسانی که سینما می‌روند از سطح فرهنگی ویژه‌تری برخوردار هستند و باید برای تماشاچی و مردم اجازه‌ی تصمیم‌گیری قائل باشیم.

 

موسوی با بیان این‌که باید مخالفان و موافقان فیلم «من مادر هستم» صحبت کنند، افزود: مردم باید تصمیم نهایی را در انتها بگیرند و مطمئنا جای گفتن چنین حرف‌هایی در کف خیابان نیست.

 

این تهیه‌کننده سینما تصریح کرد: مسائل فرهنگی با زور و ضرب درست نمی‌شود و مطمئنا در درازمدت است که کار فرهنگی نتیجه می‌دهد.

 

وی با بیان این‌که اولین اطلاعیه(انصار حزب الله) زمانی داده شد که هنوز کسی فیلم را ندیده بود، خاطرنشان کرد: حتی در مراسم افتتاحیه هم وقتی با مخالفین صحبت می‌کردیم، برخی می‌گفتند که هنوز فیلم را ندیده‌ایم.

 

موسوی افزود: به جای حل مسائل فرهنگی در کف خیابان‌ها باید جایی را فراهم کنیم و پیرامون این مسایل بحث کنیم. وظیفه‌ی جیرانی پاسخ دادن به شبهات است و حق مخالفان پرسیدن.

 

در ادامه‌ی این نشست، محمدتقی فهیم منتقد سینما با بیان این‌که فضا برای گفت‌وگوی خوب فراهم نیست، اظهار کرد: من در ابتدا گفته بودم که اگر این نشست نقد فیلم است من حضور پیدا می‌کنم وگرنه من به این جلسه نمی‌آیم.

 

وی گفت: بحث‌هایی که پیرامون فرم فیلم می‌شود باید آن چیزی باشد که ما را به یک سرمنزل نهایی برساند. بحث فیلم تا این‌جا فرامتن بوده است و شرایط جلسه سوء تفاهم ‌برانگیز بوده است

 

فهیم ادامه داد: مطمئنا آقای موسوی تهیه‌کننده خوش‌شانسی است چون اگر این اتفاقات نمی‌افتاد فیلم ایشان 50 میلیون هم نمی‌فروخت.

 

وی با بیان این‌که فیلم «من مادر هستم» در راستای آثاری است که در طول سال‌های گذشته ساخته شده، تصریح کرد: این‌ گونه آثار در یک ساختار فیلم فارسی هستند و حتی ما در دهه 50 نیز فیلم "قصاص" نظام فاطمی را تقریبا با همین مضمون داشته‌ایم.

 

فهیم گفت: فیلم "قصاص" را در کنار فیلم جیرانی بگذارید و ببینید کدام موفق‌تر است و در حقیقت فیلم جیرانی فقط بخش کوچکی از طبقه متوسط پس از انقلاب را در بر می‌گیرد.

 

وی تاکید کرد: فیلم «من مادر هستم» یک فیلم فارسی است که به لحاظ تصویرسازی، شخصیت‌پردازی، فضاسازی، عوامل بیان منطق شخصیت‌ها دچار مشکل است.

 

فهیم با بیان این‌که فیلم در نهایت مجبور است به مخاطب خطابه‌ای را بدهد، گفت: در پایان فیلم شاهد هستیم فرهاد اصلانی در مقابل مخاطب می‌ایستد و پیام به او می‌ دهد؛ در صورتی که اگر فیلم می‌توانست پیام خود را به مخاطب القا کند دیگر نیازی نبود چنین خطابه‌ای ایراد شود.

 

وی افزود: فیلم از ابتدا تا انتها دارای مشکلات عدیده است از جمله این‌که فیلم دارای مقدمه‌چینی کوتاهی است.

 

فهیم با بیان این‌که در این جلسه من می‌خواهم از نظر ساختاری درباره‌ی فیلم صحبت کنم، افزود: بروید و ببینید فیلم فارسی چه بلایی را سر سینمای ایران آورده است.

 

وی با انتقاد از کسانی که منتقدین را به دو دسته‌ی مخالفین و موافقین تقسیم‌بندی می‌کنند، اظهار کرد: بحث اصلی هنر است پس حتما این هنر می‌تواند ضعف‌ها و قوت‌هایی داشته باشد و ما شاهد هستیم در دو سال اخیر منتقدین را دسته‌بندی کرده‌اند.

 

فهیم با بیان این‌که سینمای ما ضعیف است و با التهاب فعالیت خود را ادامه می‌دهد، تاکید کرد: مطمئنا اگر انصار حزب‌الله به خیابان نمی‌رفت فیلم این‌قدر نمی‌فروخت.

 

در ادامه این جلسه، سید حسین علوی به عنوان مخالف فیلم، سینمای ایران را سینمایی ورشکسته دانست و گفت: بابت اکران چنین فیلم‌هایی در این ایام و در کشوری که بیش از 300 هزار شهید داده است، تسلیت می‌گویم.

 

وی اظهار کرد: بنده عضو انصار حزب‌الله نیستم و نسبتی با تحرکاتی که مقابل سینماها اتفاق افتاد ندارم. مخاطبان من هم فیلم‌سازان نیستند، مسوولینی هستند که گویا گوشی برای شنیدن ندارند.

 

علوی با اشاره به این‌که داستان فیلم «من مادر هستم» داستان دو زنا است، افزود: نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران می‌خواهند داستان دو زنا را روایت کنند و در این فیلم اشاره‌ای به این امر نمی‌شود که زنا عملی درست است یا غلط،گناه است یا خیر!

 

وی با خواندن آیه‌ای از قرآن در مورد زنا که"کسانی که می‌خواهند زنا را اشاعه بدهند برای آنان عذابی سخت در نظر گرفته شده است"اظهار داشت: البته ممکن است برخی این حرف‌ها را مسخره کنند و آن را قبول نداشته باشند.

 

علوی گفت: متاسفانه شاهد هستیم که این فیلم مُهر وزارت ارشاد را دارد و ما موظفیم از وزارت ارشاد به عنوان شهروند شکایت داشته باشیم.

 

وی افزود: سوال ما این است که چه کسی گفته هر حکومتی در قبال شکم مردم مسوول است اما در قبال فرهنگ آنها مسوول نیست؟ چطور وقتی چیزی مثل رب گوجه مشکلی داشته باشد اعتراض صورت می‌پذیرد اما در برابر شراب‌خواری هیچ نمی‌گویند؟

 

علوی ادامه داد: چطور وقتی زن نامحرم با مرد نامحرم در صحنه‌ای از فیلم روی داشبورد ماشین ریتم 6 و 8 می‌گیرند و آواز می‌خوانند کسی چیزی نمی‌گوید؟ باید پرسید حیا کجاست؟

 

وی با اعتقاد بر اینکه کارگردان «من مادر هستم» در حدی نیست که بخواهد این سوالات را جواب بدهد، گفت: سوالی که مطرح می‌شود این است که اگر در زمان محمدرضا پهلوی این فیلم ساخته می‌شد، مجوز اکران می‌گرفت؟ که باید گفت بلی می‌گرفت.

 

 

علوی افزود: چرا حکم الهی قصاص باید با حکم وزارت ارشاد لوث و تخطئه شود؟ مخاطب ما کسانی هستند که با ریش، یقه بسته و ادعای دینداری این فیلم‌ها را اکران می‌کنند که قاعدتا پشت آنها جریان انحرافی حضور دارد.

 

وی تصریح کرد: اینها همان کاری را می‌کنند که مهاجرانی می‌کرد و ما می‌بینیم که الان آقای مهاجرانی به عنوان کارشناس بی‌بی‌سی فارسی مشغول به فعالیت است.

 

علوی با بیان این‌که شاهد هستیم در این فیلم شخصیت مثبت، فردی زناکار و شراب‌خوار است، تاکید کرد: در فیلم، هم قصاص‌شونده و هم قصاص‌کننده اشخاصی زناکار هستند.

 

وی ادامه داد: البته آقای فراستی سخنانی را به نقل از امام (ره) آوردند و گفتند باید چشمانتان را بشویید و درست بنگرید که من در جواب ایشان می‌گویم امام (ره) در وصیت‌نامه‌ی خود آورده بودند پس از فوت من حرف‌های من یا باید به صورت مکتوب و دست‌نوشت خودم باشد که من در هیچ جایی حرف آقای فراستی را به نقل از امام (ره) ندیده‌ام.

 

علوی گفت: مردم حق دارند بدانند حاکمیت نسبت به آنها وظیفه دارد یا نه و چرا باید در برابر این حرکات سکوت کنیم؟

 

وی با بیان این‌که در این فیلم، حجاب به لجن کشیده شده است، تصریح کرد: در فیلم «من مادر هستم» هیچ‌کدام از زن‌ها محجبه نیستند بجز اعضای قوه قهریه.

 

پس از این سخنان، درگیری شدیدی بین یکی از مدافعین علوی و مجری نشست رخ داد که برای لحظاتی جلسه را تحت‌الشعاع خود قرار داد.

 

در ادامه، علوی با بیان این‌که اسلام دارای یک سری حدود است، اظهار کرد: در ایران مردم قائل به اسلام هستند و ما در فیلم می‌بینیم که بارها و بارها زن و مرد در این فیلم تماس بدنی دارند که این کار حرام است، چه بخواهیم چه نخواهیم.

 

وی با بیان این‌که من کاری به آقای جیرانی ندارم، ابراز عقیده کرد: حتی در فیلم «پارک‌وی» آقای جیرانی هم ایشان یک وحشی‌گری محض را ترویج می‌کردند و من به هیچ عنوان فکر ایشان را قبول ندارم و او را یک متفکر نمی‌دانم.

 

علوی گفت: خطاب ما به کسانی است که آمدند و فیلم را تایید کردند و در حقیقت سازندگان فیلم، اسلام را به لجن کشیده‌اند.

 

وی با بیان این‌که ما آزادی به معنای غربی را قبول نداریم، ادامه داد: حد آزادی را خدا قرار می‌دهد نه انسان و حتی غربی‌ها که ادعای آزادی دارند آیا می‌توانند فیلمی را برعلیه صهیونیسم تحمل کنند؟

 

 

در ادامه، تهیه‌کننده فیلم با بیان این‌که واقعیت قضیه موضوع قصاص نیست، اظهار کرد: در حقیقت موضوع، انتقام شخصی پانته‌آ بهرام در فیلم به وکالت از برادر مقتول است و به خاطر سوءاستفاده‌ای که از این وکالت می‌کند از فرهاد اصلانی انتقام می‌گیرد.

 

 

 

غلامرضا موسوی با بیان این‌که فیلم «من مادر هستم» نقد یک زندگی فرنگی است، اظهار کرد: این فیلم نقد زندگی‌ای است که شاید 2 درصد هم در کشور ما حضور نداشته باشد.

 

وی با بیان این‌که کسی نمی‌تواند درباره مساله قصاص منکر شود و بحث انتقام شخصی است، گفت: اگر قرار بود در خدمت بیگانگان باشیم می‌توانستیم برویم در جای دیگری زندگی کنیم و فیلم بسازیم.

 

موسوی اظهار کرد: من هم در مورد کسانی که وارد سفارت انگلیس شدند سوالاتی دارم. آیا می‌توان گفت آنها عوامل انگلیس هستند؟ مطمئنا بین آنها آدم‌های موجهی نیز حضور داشته است.

 

در ادامه مسعود فراستی با بیان این‌که دوستان بجز آقای فهیم، مساله‌شان سینما و این فیلم نیست، تاکید کرد: اینها مسائل دیگری دارند که حل نشده باقی مانده است. نگاه آنان به فیلم متحجرانه است.

 

وی افزود: هدف مقدس وسیله‌ی مقدس می‌خواهد و ما زمینه‌های بسیاری برای بحث‌های سیاسی و اخلاقی داریم ولی الان بحث فرهنگ است.

 

فراستی با اشاره به اختلافاتی که شهید مرتضی آوینی و روزنامه کیهان در دوره‌ای داشتند، به جمله‌ای از این شهید اشاره کرد که گفته بود فرهنگ دنبالچه سیاست نیست.

 

وی اظهار کرد: جمله‌ی مرتضی آوینی درست است که می‌گفت فرهنگ می‌تواند سیاسی باشد ولی نه دنبالچه‌ی آن.

 

فراستی با بیان این‌که کسانی که مرعوب فیلم‌هایی می‌شوند که به شدت عقب‌افتاده است، افزود: یک موضوع دینی با پرداخت غیردینی می‌تواند غیردینی شود و یک موضوع غیردینی را می‌توان با پرداختی درست دینی تبدیل به یک موضوع دینی نمود.

 

وی افزود: مثلا داستان یوسف پیامبر ابدا دینی نیست و ما شاهد پرداخت شخصیت‌های غیردینی در این داستان هستیم.

 

فراستی با نام آوردن از فیلم‌های «سیب و سلما»، «شور شیرین» و «سفر سنگ» اظهار داشت: کسانی که مرعوب چنین فیلم‌هایی می‌شوند بدانند که این فیلم‌ها به شدت عقب‌افتاده‌اند و من می‌گویم فریب چنین فیلم‌هایی را نخوریم.

 

این منتقد سینما تاکید کرد: به سینما به عنوان سینما نگاه کنیم و بدانیم سینما با شعار سر و کار ندارد و با دل و ناخودآگاه ما سر و کار دارد.

 

وی ادامه داد: هر سه فیلم «سیب و سلما»، «شور شیرین» و «سفر سنگ» فیلم فارسی‌اند و فیلم فارسی فیلمی است که در یک تفکر و ساختار قرار دارد.

 

فراستی با بیان این‌که فیلم فارسی ابتذال سطح مخاطب را در سطح شعار و ضدشعار نگه می‌دارد، گفت: تفکر فیلم فارسی پس از انقلاب تشدید شده است.

 

وی با اشاره به این‌که من همواره یکی از مدافعین فیلم‌های ژانر دفاع مقدس بوده‌ام خاطرنشان کرد: حتی برخی از فیلم‌های جنگی ما که مهم‌ترین ژانر سینمایی ماست فیلم فارسی‌اند و نمی‌توان از آنها دفاع کرد.

 

فراستی، فیلم‌هایی که برای شهیدان باقری و کاوه ساخته شده‌اند را فیلم فارسی دانست که مفهومی را از این شهدا ارایه نمی‌دهند.

 

وی گفت: در سینما چیزی را که می‌بینیم باور می‌کنیم، نه شعار را و من باید ببینم که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد.

 

فراستی افزود: شخصیت‌پردازی‌های فیلم « من مادر هستم» درست است و فیلم یک سبک زندگی را مطرح می‌کند.

 

وی با بیان این‌که چرا باید بخشی از روشنفکرها و رادیکال‌های حزب‌الله با هم متحد شوند، گفت: این فیلم در جهت نقد و آسیب‌شناسی یک تیپ از زندگی شمال شهری است که دوستان طرفدار عدالت آن را ساخته‌اند.

 

این منتقد سینما افزود: چرا دوستان به حضور ماشین فرنگی یک میلیارد تومانی در کشور نقدی ندارند و فقط به مباحثی چون حجاب می‌پردازند؟

 

فراستی گفت: اصلا این‌طور نیست که فیلم جیرانی نماینده‌ی یک درصد جامعه باشد و بحث او بحث کسانی است که اقشاری بی‌هویت هستند که با پول نفت زندگی می‌کنند و همواره از مردم طلبکارند.

 

وی تصریح کرد: چرا در برابر این اقشار که با پول نفت زندگی می‌کنند و با بالا و پایین رفتن دلار زندگی آنها بالا می‌رود و سطح زندگی ما پایین می‌آید، نقدی نمی‌شود.

 

فراستی فیلم «من مادر هستم» را یکی از مهم‌ترین فیلم‌های پس از انقلاب در آسیب‌شناسی اقشار تازه به دوران رسیده‌ی نفتی دانست و باید شرایطی را از نظر اقتصادی فراهم کرد که این قشر امکان رشد نداشته باشند.

 

وی اظهار کرد: فیلم «من مادر هستم» اشاعه‌دهنده‌ی فحشا نیست و حتی درباره‌ی قصاص نیز نیست و این فیلم، فیلمی اخلاقی است و علت برآشفته شدن برخی از دوستان چیز دیگری است.

 

محمدتقی فهیم نیز در ادامه گفت: فیلم از نظر فرم قادر نیست انحرافات را بیان کند و چون نمی‌تواند این کار را درست انجام دهد در ورطه‌ی بدآموزی می‌افتد.

 

وی با بیان این‌که من معتقدم می‌توان خوردن مشروب و فاحشه را در سینما نمایش دهیم، اظهار کرد: در فیلمی مانند «زیر نور ماه» و یا حتی در سریال جیرانی این عوامل نشان داده شده بودند.

 

فهیم افزود: نقص فرم در فیلم جیرانی مشهود است و فیلم محتوای مدنظر را نمی‌تواند القا کند و به همین خاطر به سمت خطا می‌رود.

 

وی با نام بردن از فیلم «کازابلانکا» گفت: ما در این فیلم شاهد هستیم که کارگردان به مهم‌ترین مسائل وقت اروپا توجه دارد.

 

فهیم با بیان این‌که در این فیلم ما شخصیت شرور را به درستی نمی‌شناسیم، افزود: اگر در سینما به درستی به شخصیت شرور پرداخته نشود ملودرام ساخته نمی‌شود و فیلم آقای جیرانی، فیلمی علیه طبقه‌ی خودش است.

 

وی هم‌چنین گفت: ما سه اصل در قانون اساسی درباره‌ی خانواده داریم و در کجای فیلم بحث خانواده را شاهد هستیم؟

 

 

در بخش دیگری از این نشست، امیر قادری که به عنوان منتقد اجرای جلسه را برعهده داشت، گفت: آقای علوی نماینده‌ی یک تفکر است و من به ایشان و تفکرشان احترام می‌گذارم اما خطر اصلی شعارزدگی است و ما شاهد بودیم کسانی بودند که بر شعار تاکید داشتند، مانند آقای مهاجرانی از ایران رفتند.

 

پس از این سخنان، علوی اظهار کرد: من در این فیلم به دنبال انسانی مثبت گشتم که متاسفانه کسی را پیدا نکردم و حتی برخورد هنگامه قاضیانی به عنوان شخصیت مثبت فیلم با دخترش مدلی درست نیست.

 

وی با بیان این‌که ادبیات سینما، نمادسازی است، تاکید کرد: ما خوب مطلق را در واقعیت نداریم ولی می‌توانیم آن را در فیلم به وجود بیاوریم.

 

علوی افزود: اگر یونسکو افرادی را که سینما می‌روند را از نظر فرهنگی بالا می‌داند، ما افرادی را که اهل علم، تقوا و مجاهدت هستند را بافرهنگ‌ترین انسان‌ها می‌دانیم.

 

وی ادامه داد: ما با یونسکو کاری نداریم، اصلا یونسکو چه کسی است که بخواهد برای ما تعیین تکلیف کند؟

 

علوی در این هنگام رو به فراستی کرد و گفت: شهید مرتضی آوینی یکی از 300 هزار شهید ماست و شما به هیچ عنوان بویی از او نبرده‌اید.

 

پس از این سخنان، فراستی در پاسخ به علوی گفت: قمه‌کشی در بحث فرهنگی معنایی ندارد و شما غیر از قمه‌کشی چیزی بلد نیستید و مفهوم آدم بودن در اسلام آن است که با حفظ اصول، بقیه را از خود آدم‌تر بدانیم.

 

علوی پاسخ داد: این کارها در شأن شما نیست.

 

وی هم‌ چنین خطاب به قادری گفت: آقای قادری! شما مجری این جلسه نیستید و در طول این جلسه در موضع مخالف من قرار گرفته‌اید.

 

در این هنگام علوی با بیان این‌که جمهوری اسلامی فضایی را به وجود آورده است که چنین بحث‌هایی مطرح شود، اظهار کرد: کسانی که نگاه ما به دین را متحجرانه می‌دانند به ما توهین کرده‌اند.

 

وی افزود: ما اقلیت نیستیم. مردم در ایران اسلام را می‌خواهند. حرف من و دیگران را نمی‌خواهند. ما شاهد هستیم در این فیلم، قصاص تصویر مشمئزکننده‌ای دارد.

 

علوی هم‌چنین گفت: این چه تصویری است که فیلم از یک طلبه نشان می‌دهد؟ و ما شاهد بودیم در لحظات پیش از اعدام وقتی طلبه آیات قرآنی را می‌خواند همه به آن آخوند می‌خندیدند.

 

وی با بیان این‌که ما نوکران این دولت و آن دولت نیستیم، تصریح کرد: این ملت انقلاب کرده است و خواهان اسلام و احکام شریعت است.

 

علوی با بیان این‌که در این فیلم شاهد به ابتذال کشیدن ارزش‌های اسلامی هستیم، اظهارکرد: چه کسانی به این فیلم مجوز اکران داده‌اند؟ طرف ما کسی است که برای آن‌که منویات خود را مطرح کند، جمهوری اسلامی را به ... می‌کشد.

 

وی افزود: این فیلم، فیلمی است که در آن شخصیت خوب، شراب‌خوار و زناکار است و حتی کسی که می‌خواهد قصاص کند نیز خود انسانی زناکار است که خود تحت درمان روانکاو است.

 

علوی با بیان این‌که حرف من آقای جیرانی نیست، اظهار کرد: حرف من به ناظر پخش است که به چنین فیلم‌هایی اجازه‌ی اکران داده است.

 

وی ادامه داد: آیا کسی حاضر است خصوصی‌ترین مسائل خود را جلوی دوربین مطرح کند؟

 

علوی با بیان این‌که از دل بحث نپذیرفتن ولایت خدا این دست فیلم‌ها پدید می‌آید، گفت: مطمئنا اگر ولایت را قبول داشته باشید این فیلم‌ها ساخته نمی‌شود.

 

وی تصریح کرد: چه کسانی در ایران بحث توسعه‌گرایی را باز کردند؟ ‌مگر همین آقای جیرانی نبود که از ... و ... (دو نفر از کاندیداهای دو انتخابات ریاست جمهوری اخیر) حمایت کرد؟

 

علوی با بیان این‌که بسیاری از حرف‌هایی که زده می‌شود فرافکنی است، تاکید کرد: من بر سر کلام خدا با کسی چانه نمی‌زنیم. چرا با مردانگی و شهامت نمی‌آیید بگویید من احکام خدا را قبول ندارم؟

 

وی هم‌چنین گفت: اینها همان کسانی هستند که وقتی می‌گفتیم اقتصاد شما ربایی است، چیزی نمی‌گفتند و مطمئن باشید کسانی که پای خون شهدا ایستاده‌اند اجازه نمی‌دهند چنین رفتارهایی اشاعه یابد و این تفکر را به قهقرا خواهند برد. حال می‌خواهد دوران هاشمی باشد یا خاتمی یا احمدی‌نژاد.

 

مسعود فراستی در پاسخ به صحبت‌های علوی گفت: «اجازه نخواهیم داد» یک ادعا است و تقوا و دانشی در بحث‌های شما نیست.

 

وی با بیان این‌که در این‌جا جمع شده‌ایم که بحث فرهنگی کنیم و تبادل نظر داشته باشیم، اظهار کرد: این فیلم راجع به قصاص نیست و آدم‌ها قادرند بگویند که اقشار تازه به دوران رسیده مدرن چگونه زندگی می‌کنند و بن‌بست آنها چیست.

 

فراستی با بیان این‌که بسیاری از فیلم‌ها هستند که از همین مسائل استفاده می‌کنند و آن را رواج می‌دهند، تصریح کرد: مبارزه فرهنگی مبارزه‌ای طولانی و مبارزه‌ای بین آگاهی و عدم آگاهی است و این مبارزه با شانتاژ و قمه میسر نمی‌شود.

 

پس از این سخنان، غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم با بیان این‌که همه باید سعه صدر داشته باشیم و عصبانی نشویم، گفت: این فیلم در روز چهارشنبه اکران شد در حالی که اطلاعیه انصار حزب‌الله در روز سه‌شنبه منتشر گردید و حتی در روز افتتاحیه نیز خیلی‌ها فیلم را هنوز ندیده بودند.

 

موسوی با بیان این‌که اگر چنین مباحثی ادامه پیدا کند بیش از روش‌های دیگر نتیجه می‌دهد، اظهار کرد: چنین بحث‌هایی به نتایج بهتری می‌رسد تا روش‌های دیگر.

 

امیر قادری نیز با بیان این‌که ادعای من این است که این فیلم مال جیرانی است و برای جشنواره‌های خارجی و فرصت‌طلبان ساخته نشده است، گفت: چه از موضع مذهبی، چه اسلامی و چه تکنیکی بیایید فیلم جیرانی را نقد کنیم.

 

وی هم‌چنین تاکید کرد: اگر بخواهیم وارد حوزه‌ی شعار شویم یک سری نوکر تربیت می‌شود که حاصل آن کسانی هستند که در بی‌بی‌سی فارسی فعالیت می‌کنند.

 

قادری در پایان گفت: «من مادر هستم» برای محافل و فرصت‌طلبان ساخته نشده است.

 

 

 


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : عشق, خبر, ایران, فیلم, وطن, جیرانی, دوستی, خیانت, فال

         نظر بدهید
جمعه 91 آذر 17 :: 10:14 عصر
علیرضا پویا


غذا را با پوشش پلاستیکی می‌پوشانی، چای خود را در فنجان پلاستیکی می‌نوشی و تاروپود لباست همه از الیاف نایلونی است، حتی اشیا پلاستیکی را با بسته بندی پلاستیکی می‌خری!

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، ارزان، سبک و سریع بودن بسته‌بندی‌های پلاستیکی موجب شده کیسه‌ها و بسته بندی‌های نایلونی بسیار مورد استقبال مردم قرار گیرد. به طوریکه از لباسی که بر تن دارید تا کفشی که به پا کرده‌اید همه از الیاف نایلونی هستند.

روزانه 114 تن مواد پلیمری در اصفهان مصرف می‌شود

بر اساس این گزارش امروز -بیست و یکم تیرماه- به عنوان روز خرید بدون کیسه‌های نایلونی با شعار "امروز یک کیسه پلاستیکی کمتر" نام گرفته است، کیسه‌های نایلونی زیر مجموعه‌ای از تولیدات پلیمری می‌باشد. به دلیل وجود منابع نفتی غنی در ایران که ماده اولیه ساخت پلیمرها است، تولید محصولاتی از قبیل کیسه‌های نایلونی، پت‌ها و ظروف یک بار مصرف نیز رونق دارد.

مدیرعامل سازمان بازیافت و تبدیل مواد زاید شهرداری اصفهان می‌گوید: متاسفانه سرانه مصرف مواد پلیمری در ایران بسیار بالاتر از متوسط مصرف جهانی است.

تیمور باجول در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه اصفهان، با اشاره به اینکه پلیمرهای گیاهی در کشورهای توسعه یافته جایگزین مواد پلمیری تولید شده از مواد اولیه شده است، می‌افزاید: برخی کشورها راهکارهای ساده‌ای برای کاهش کیسه‌های نایلونی ارایه می کنند برای مثال استفاده از کیسه‌های نایلونی برای مشتریان هزینه‌ای جداگانه دارد در حالی که در کشور ما مشتریان برای حمل کالاهای خود می‌توانند به هر تعداد و رایگان از کیسه‌های نایلونی استفاده کنند.

وی با بیان اینکه نمونه‌های سنتی مانند پاکتهای کاغذی و کیفهای پارچه‌ای باید جایگزین کیسه‌های نایلونی شود، اضافه می‌کند: با وجود اینکه سرانه مصرف مواد پلاستیکی در اصفهان از متوسط سرانه کشور کمتر است اما روزانه 110 تا 114 تن مواد پلیمری در شهر اصفهان مصرف می‌شود.

کاهش مصرف کیسه‌های نایلونی نیاز به فرهنگ سازی دارد

به گزارش ایسنا، شاید الکساندر پارکس در سال 1862 در نمایشگاه بین‌المللی لندن و در زمان رونمایی از سلولز گرمی که پس از سرد شدن می‌توانست شکل خود را حفظ کند، فکرش را نمی‌کرد روزی از اختراع او 10 هزار نوع مشتقات جدید تولید شود و در سال‌های آینده در کوچکترین وسیله‌ها تا بزرگترین آنها پلاستیک وجود داشته باشد!

مدیرعامل سازمان بازیافت و تبدیل مواد زاید شهرداری اصفهان با بیان اینکه کاهش مصرف کیسه‌های نایلونی نیاز به فرهنگ سازی دارد، می‌گوید: اجتناب از تولید، کاهش مصرف و جایگزینی، سه گامی است که برای کاهش مصرف کیسه‌های نایلونی باید مورد توجه قرار گیرد.

باجول با اشاره به اینکه روند تجزیه پلاستیک‌ها بسیار طولانی است و این مواد در مدت تجزیه تاثیرات نامطلوبی بر محیط زیست دارند، می‌گوید: تجزیه این مواد در مزارع و منابع آبی به یک معضل جدی برای محیط زیست تبدیل شده است.

وی با بیان اینکه ممنوعیت استفاده از ظروف پلاستیکی در ارگان‌های دولتی گام موثری در کاهش مصرف مواد پلیمری است، بیان می‌کند: مواد اولیه مورد استفاده برای تولید پلیمرها باید در اختیار بخش‌های دیگری از تولید قرار گیرد.

پلاستیک‌ها چهره بکر طبیعت را مخدوش کرده است

پس از پارکس، کشف شیمیدان و دانشمند آمریکایی "والاس کاروترز هیوم"در سال 1939 در نیویورک به جهانیان عرضه شد و "نایلون" نام گرفت. کاروترز هیوم ابتدا از کشف خود برای تولید جوراب زنانه استفاده کرد و در روز اول با استقبال گسترده بازدیدکنندگان مواجه شد. کشف او در سال اول به دست 64 میلیون نفر از انسان‌های این کره خاکی رسید و او دریافت که این کشف در سال‌های آینده می‌تواند یکی از اصلی‌ترین مواد در ساختن وسایل برای مردم باشد.

 یک عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به اینکه افزایش مصرف کیسه‌های نایلونی موجب افزایش تولید زباله در مناطق شهری شده است، می‌گوید: مواد پلاستیکی به ویژه نایلون‌ها علاوه بر تاثیرات نامطلوب زیست محیطی از مواد سبک تشکیل شده‌اند که این امر موجب افزایش هزینه حمل و نقل و دفن آنها می‌شود.

نورالله میرغفاری در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، می‌افزاید: پلاستیک‌ها باعث از بین رفتن مناظر بکر طبیعی و ایجاد چهره نامطلوب شهری می‌شوند و ورود این مواد به خاک می‌تواندکیفیت مواد موجود در خاک را تغییر دهد.

وی با بیان اینکه ورود پلاستیک‌ها به منابع آبی تاثیرات قابل توجهی بر آبزیان می‌گذارد، ادامه می‌دهد: آبزیان به دلیل اسیر شدن در بعضی از ضایعات پلاستیکی دچار خفگی می‌شوند و یا این مواد شیمیایی را  به عنوان غذا مصرف می‌کنند.

پاکت‌های کاغذی و کیف‌های پارچه‌ای جایگزین کیسه های نایلونی شود

در کشور روزانه 50 هزار تن مواد بازیافتی تولید می‌شود که 12 درصد آن را مواد پلیمری تشکیل ‌می‌دهد، متاسفانه کیسه‌های نایلونی که باد آن را میوه درختان به ویژه در ورودی اصلی شهرها کرده است نزدیک به 500 سال طول می‌کشد تا در محیط تجزیه شود.

این عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره به اینکه برخی از این مواد پلاستیکی در معرض تماس با آب و محیط مرطوب باعث گسترش برخی از بیماری‌ها به ویژه سرطان‌ها می‌شود، بیان می‌کند: مصرف بیش از حد این پلیمرها از لحاظ زیست محیطی و اقتصادی نامناسب است.

وی می‌گوید: استفاده از کیف‌های پارچه‌ای برای خرید از سنت‌های قدیمی مردم کشور است و این شیوه می‌تواند جایگزین کیسه‌های نایلونی در خرید شود.

این عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان می‌افزاید: پلاستیک‌ها برای نگه داری مواد غذایی نامناسب است و توصیه می‌شود برای نگه داری مواد غذایی گرم از ظروف و بسته بندی‌های غیر از پلاستیکی استفاده شود زیرا این پلیمرها می‌تواند سلامتی انسان را به خطر بیندازد.

به گزارش ایسنا، الکساندر پارکس زمان معرفی اختراع خود هیچ گاه فکر نمی‌کرد که اختراع او زمانی به دلیل استفاده بی‌رویه به یکی از معضلات بزرگ پیش روی بشریت تبدیل خواهد شد اما نکته قابل توجه این است که اگر پارکس یکی از مشتقات شیمیایی اختراع خود را در آن سال‌ها به زمین می‌انداخت، امروز با گذشت 122سال از فوتش هنوز آن ماده پلاستیکی در طبیعت وجود داشت!!

 


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, محیط زیست, جامعه, پلاستیک, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:59 صبح
علیرضا پویا


می‌تواند با سرعت 110 کیلومتر در ساعت بدود، یعنی از برخی وسایل نقیله ساخت انسان سریع‌تر. فرم بدنی آن یکی از شاهکارهای خلقت به حساب می‌آید، یوزپلنگ ایرانی را نماد حیات وحش ایران می‌دانند، جانور منحصر به فردی که روزگاری در بخش‌های وسیعی از آسیا پراکندگی داشته اما اکنون تنها محدود به چند ده قلاده در نواحی شرقی ایران شده است. پناهگاه حیات وحش عباس‌آباد در شهرستان نایین مهمترین زیستگاه این جانور در ایران است.

مدیر اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نایین، یوزپلنگ ایرانی را یک سرمایه و گنجینه طبیعی توصیف می‌کند و می‌گوید: یوزپلنگ ایرانی یک میراث زیست محیطی جهانی به حساب می‌آید زیرا نژاد این یوزپلنگ در دنیا منحصر به فرد است.

حسین اکبری در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه اصفهان، با اشاره به این‌که زیستگاه یوزپلنگ آسیایی در گذشته سطح وسیع‌تری داشته است، می‌افزاید: یوزپلنگ آسیایی از عربستان تا هندوستان زیست می‌کرده اما زیستگاه این جانور هم‌اکنون تنها به ایران محدود می‌شود و نماد حیات وحش کشور است.

مسؤول پناهگاه حیات وحش عباس‌آباد نایین ادامه می‌دهد: یوزپلنگ جز دو گونه بزرگ گربه سانان ایران است که خطر انقراض آن به شدت احساس می‌شود.

مدیر اداره حفاظت از محیط زیست شهرستان نایین با بیان این‌که یوزپلنگ در حال حاضر در 13 تا 14منطقه از ایران مشاهده شده است، ادامه می‌دهد: حضور یوزپلنگ در 10 منطقه کشور قطعی است اما در چهار منطقه دیگر تنها مستنداتی مبنی بر مشاهده این جانور وجود دارد.

اکبری اضافه می‌کند: در مناطق شکار ممنوع کوه بزرگ نایین، خارو" در شهرستان اردستان، منطقه "کوه‌یخان" در آران و بید گل و حوزه "گندم چاه" نایین بیشترین احتمال حضور یوز وجود دارد و در پناهگاه حیات وحش عباس‌آباد حضور این جانور قطعی است.

وی با اشاره به این‌که پناهگاه حیات وحش عباس آباد نایین بهترین و مهمترین زیستگاه یوزپلنگ در کشور است، می‌گوید: در مورد جمعیت یوزپلنگ با قطعیت نمی‌توان صحبت کرد اما در سال‌های اخیر در ایران جمعیت این گونه توسط دوربین‌های تله‌ای برآورد شده است.

مسؤول پناه گاه حیات وحش عباس آباد نایین، جمعیت یوزپلنگ در ایران را بر اساس برآوردهای انجام شده در زیستگاه‌های این جانور در حدود 70 تا 120 قلاده عنوان می‌کند و می‌افزاید: این آمار در استان اصفهان به 9 تا 13 قلاده می‌رسد.

اکبری، جزیره‌ای شدن زیستگاه یوزپلنگ، از بین رفتن کریدورهای ارتباطی و جمعیت بسیار کم این جانور که موجب کاهش جفت‌یابی آنها شده است را مهمترین تهدید برای این جانور در استان اصفهان می‌داند و می‌گوید: شکار غیرمجاز این حیوان، شکار غیرمجاز طعمه‌های یوزپلنگ و تصادفات جاده‌ای از دیگر عوامل از بین رفتن یوزپلنگ است.

وی با بیان این‌که گسترش بی‌رویه معادن و جاده‌ها از جمله دلایل اصلی جزیره‌ای شدن زیستگاه این گونه است، ادامه می‌دهد: علاوه بر جزیره‌ای شدن زیستگاه یوزپلنگ، جمعیت کم و تنوع ژنتیکی پایین باعث کاهش جفت یابی و افزایش بیماری در بین این گربه سان شده است.

مدیر اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نایین با اشاره به این‌که خشکسالی اثرات نامطلوبی بر این گونه داشته است، می‌افزاید: خشکسالی علاوه بر کاهش زادآوری یوزپلنگ موجب ایجاد بیماری ناشی از سوء تغذیه و شیوع بیماری‌های واگیردار شده است.

اکبری اضافه می‌کند: با خشک شدن منابع آبی و از بین رفت منابع غذایی طعمه‌های این جانور، جمعیت طعمه‌ها نیز کاهش یافته و تمام این عوامل یوزپلنگ را مجبور به مهاجرت غیر ایمن به مناطق آزاد کرده است.

وی با اشاره به این‌که انقراض یوزپلنگ ضرر جبران ناپذیری به کشور وارد می‌کند زیرا هم یک گونه جانوری را از دست می‌دهیم و هم یک زیرگونه جدا نابود می‌شود، ادامه می‌دهد: حیوانات به سه رده خانواده، گونه و زیرگونه تقسیم‌بندی می‌شود و با انقراض یوزپلنگ نه تنها یک گونه جانوری بلکه زیرگونه منحصر به فرد یوزپلنگ آسیایی نیز از بین می‌رود.

مدیر حفاظت از محیط زیست شهرستان نایین خاطرنشان می‌کند: با آموزش مردم محلی منطقه توانسته‌ایم افکار آنها را نسبت به این جانور تصحیح کنیم اما وضعیت یوزپلنگ ایرانی بسیار حساس است و حفاظت این گونه هر روز باید بیشتر از روزهای قبل شود.

اکبری و می‌افزاید: اگر مسؤولان امکانات و تجهیزات لازم برای حفظ این گونه جانوری را مهیا کنند کشور افتخار بزرگی در مجامع بین المللی کسب خواهد کرد چراکه تمام جهان چشم دوخته‌اند تا ببیند ایرانیان چگونه یوزپلنگ را حفاظت می‌کنند.

وی با بیان اینکه برای حفظ یوزپلنگ ایرانی باید یک عزم جدی و همدلی در کشور ایجاد شد، می‌گوید: بدون وجود عزم جدی برای حفظ این گونه، یوزپلنگ ایرانی در آستانه انقراض حتمی قرار خواهد گرفت.

"ایسنا"



 


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, ایران, محیط زیست, درس, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:58 صبح
علیرضا پویا

یک پزشک طب سوزنی گفت: طب سوزنی برخلاف داروهای شیمیایی که موجب درمان‌های سریع اما کوتاه مدت می‌شود اگر توسط افراد متخصص انجام گیرد درمانی تدریجی با اثرات طولانی مدت خواهد داشت.

مهران رضوانی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، با اشاره به اینکه طب سوزنی عبارت است از وارد کردن سوزن به نقاطی از بدن برای درمان یک بیماری اظهار کرد: طب سوزنی قسمتی از علمی بزرگ در پزشکی سنتی چینی است.

وی با بیان اینکه طب سوزنی به دو دسته طب سوزنی غربی و طب سوزنی چینی تقسیم می‌شود، گفت: متخصصان طب سوزنی چینی معتقد هستند که تمام بیماری‌ها توسط طب سوزنی درمان می‌شود و یا این طب به درمان آن‌ها کمک می‌کند.

رضوانی با اشاره به اینکه طب سوزنی غربی بر گرفته از طب سنتی چینی می‌باشد و از سال 1970 در اروپا و آمریکا گسترش پیدا کرده است، افزود: به اعتقاد پزشکان غربی تنها زمانی می‌توان گفت طب سوزنی بر درمان بیماری‌ها تاثیر گذار است که آزمایش‌های مختلف، درمانگری این طب را تایید کرده باشد.

وی با اشاره به اینکه بیماری‌هایی که توسط طب سوزنی قابل درمان است به چهار دسته تقسیم می‌شود، تصریح کرد: سازمان بهداشت جهانی نزدیک به 30 بیماری را که قابلیت درمان حتمی توسط طب سوزنی دارد معرفی و در چهار دسته شامل بیماریهای اعصاب، تنفسی، هورمونی و دردهای حاد و مزمن تقسیم بندی کرده است.

این پزشک طب سوزنی با بیان اینکه اثرگذاری درمان‌ها در طب سوزنی بستگی به دیدگاه و اعتقاد فرد نسبت به این طب دارد، ادامه داد: طب سوزنی چینی بسیار شبیه به طب سوزنی یونانی است و مکانیسم درمانی قوی دارد و حتی اگر موجب درمان بیماری نشود به روند درمان ‌ کمک می‌کند.

رضوانی با اشاره به اینکه طب سوزنی حدود 40 سال پیش توسط پزشکان روسی وارد ایران شد، بیان کرد: در خصوص زمان ورود طب سنتی به کشور دقیقا نمی‌توان صحبت کرد اما نخستین کلینیک طب سوزنی در ایران نزدیک به 20 سال پیش در شهر تهران تاسیس شده است.

این پزشک با بیان اینکه عوارض طب سوزنی بسیار کم و ناچیز است، ادامه داد: درمان توسط این طب به شرط اینکه پزشک با آناتومی بدن و طب سوزنی به خوبی آشنا باشد هیچ عارضه‌ای برای بدن ندارد.

رضوانی بیان کرد: عوارض درمان از طریق طب سوزنی تنها  به دلیل خطای انسانی پیش می‌آید اما اگر درمان‌ها با طب سوزنی توسط فرد بی‌اطلاع انجام گیرد، می‌تواند حتی موجب به مرگ بیمار شود.

وی به وضعیت موجود طب سوزنی در کشور اشاره کرد و گفت: خوشبختانه آشنایی مردم با این طب نسبت به گذشته بیشتر شده است اما باید توجه داشت انواع طب سنتی به تنهایی نمی‌توانند موجب درمان بیماری‌ها شود همانطور که داروهای شیمیایی را نمی‌توان به تنهایی عامل درمان بیماری‌ها نامید.

رضوانی با بیان اینکه متاسفانه بیشترین مراجعه کنندگان به پزشکان طب سوزنی در کشور برای درمان چاقی و کوتاهی قد صورت می‌گیرد، تاکید کرد: این طب بر روی چاقی و رشد قد تاثیری بسیار ناچیز دارد و فقط می‌تواند موجب کاهش اشتها شود که این تاثیر چندان قابل توجه نیست.

این پزشک طب سوزنی در خصوص بیماری‌هایی که با طب سوزنی درمان می‌شود، گفت: طب سوزنی بر روی افسردگی، تحریکات زایمانی، میگرن‌ها، دردهای کمر و اسپاسم‌های عضله‌ای تاثیرات بسیار مطلوبی دارد و نتایج درمانی طولانی ایجاد می‌کند.

وی اضافه کرد: طب سوزنی در زمینه زیبایی نیز کاربرد دارد و  افرادی که قادر تحمل درد فرو رفتن 20 تا 30 سوزن را در صورت باشند می‌تواند از اثرات طولانی مدت این طب برای زیبایی بهره‌ببرند.

این پزشک با اشاره به اینکه باید طب سنتی و به خصوص طب سوزنی در مسیر درست حرکت کند، ادامه داد: نزدیک به 10 سال پیش ورود افراد ناکارآمد و بدون تخصص به حجامت که یکی از زیر مجموعه‌های طب ایرانی است ضربه شدیدی وارد کرد.

رضوانی خاطر نشان کرد: طب سوزنی برخلاف داروهای شیمیایی که موجب درمان‌های سریع اما کوتاه مدت می‌شود اگر توسط افراد متخصص انجام گیرد، درمانی تدریجی با اثرات طولانی مدت خواهد داشت بنابراین باید عرصه فعالیت این طب در کشور را با افزایش آگاهی‌های عمومی در سطح جامعه گسترش داد و این طب را در یک مسیر صحیح هدایت کرد.

"ایسنا"


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:57 صبح
علیرضا پویا

یک پزشک طب سوزنی گفت: طب سوزنی برخلاف داروهای شیمیایی که موجب درمان‌های سریع اما کوتاه مدت می‌شود اگر توسط افراد متخصص انجام گیرد درمانی تدریجی با اثرات طولانی مدت خواهد داشت.

مهران رضوانی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، با اشاره به اینکه طب سوزنی عبارت است از وارد کردن سوزن به نقاطی از بدن برای درمان یک بیماری اظهار کرد: طب سوزنی قسمتی از علمی بزرگ در پزشکی سنتی چینی است.

وی با بیان اینکه طب سوزنی به دو دسته طب سوزنی غربی و طب سوزنی چینی تقسیم می‌شود، گفت: متخصصان طب سوزنی چینی معتقد هستند که تمام بیماری‌ها توسط طب سوزنی درمان می‌شود و یا این طب به درمان آن‌ها کمک می‌کند.

رضوانی با اشاره به اینکه طب سوزنی غربی بر گرفته از طب سنتی چینی می‌باشد و از سال 1970 در اروپا و آمریکا گسترش پیدا کرده است، افزود: به اعتقاد پزشکان غربی تنها زمانی می‌توان گفت طب سوزنی بر درمان بیماری‌ها تاثیر گذار است که آزمایش‌های مختلف، درمانگری این طب را تایید کرده باشد.

وی با اشاره به اینکه بیماری‌هایی که توسط طب سوزنی قابل درمان است به چهار دسته تقسیم می‌شود، تصریح کرد: سازمان بهداشت جهانی نزدیک به 30 بیماری را که قابلیت درمان حتمی توسط طب سوزنی دارد معرفی و در چهار دسته شامل بیماریهای اعصاب، تنفسی، هورمونی و دردهای حاد و مزمن تقسیم بندی کرده است.

این پزشک طب سوزنی با بیان اینکه اثرگذاری درمان‌ها در طب سوزنی بستگی به دیدگاه و اعتقاد فرد نسبت به این طب دارد، ادامه داد: طب سوزنی چینی بسیار شبیه به طب سوزنی یونانی است و مکانیسم درمانی قوی دارد و حتی اگر موجب درمان بیماری نشود به روند درمان ‌ کمک می‌کند.

رضوانی با اشاره به اینکه طب سوزنی حدود 40 سال پیش توسط پزشکان روسی وارد ایران شد، بیان کرد: در خصوص زمان ورود طب سنتی به کشور دقیقا نمی‌توان صحبت کرد اما نخستین کلینیک طب سوزنی در ایران نزدیک به 20 سال پیش در شهر تهران تاسیس شده است.

این پزشک با بیان اینکه عوارض طب سوزنی بسیار کم و ناچیز است، ادامه داد: درمان توسط این طب به شرط اینکه پزشک با آناتومی بدن و طب سوزنی به خوبی آشنا باشد هیچ عارضه‌ای برای بدن ندارد.

رضوانی بیان کرد: عوارض درمان از طریق طب سوزنی تنها  به دلیل خطای انسانی پیش می‌آید اما اگر درمان‌ها با طب سوزنی توسط فرد بی‌اطلاع انجام گیرد، می‌تواند حتی موجب به مرگ بیمار شود.

وی به وضعیت موجود طب سوزنی در کشور اشاره کرد و گفت: خوشبختانه آشنایی مردم با این طب نسبت به گذشته بیشتر شده است اما باید توجه داشت انواع طب سنتی به تنهایی نمی‌توانند موجب درمان بیماری‌ها شود همانطور که داروهای شیمیایی را نمی‌توان به تنهایی عامل درمان بیماری‌ها نامید.

رضوانی با بیان اینکه متاسفانه بیشترین مراجعه کنندگان به پزشکان طب سوزنی در کشور برای درمان چاقی و کوتاهی قد صورت می‌گیرد، تاکید کرد: این طب بر روی چاقی و رشد قد تاثیری بسیار ناچیز دارد و فقط می‌تواند موجب کاهش اشتها شود که این تاثیر چندان قابل توجه نیست.

این پزشک طب سوزنی در خصوص بیماری‌هایی که با طب سوزنی درمان می‌شود، گفت: طب سوزنی بر روی افسردگی، تحریکات زایمانی، میگرن‌ها، دردهای کمر و اسپاسم‌های عضله‌ای تاثیرات بسیار مطلوبی دارد و نتایج درمانی طولانی ایجاد می‌کند.

وی اضافه کرد: طب سوزنی در زمینه زیبایی نیز کاربرد دارد و  افرادی که قادر تحمل درد فرو رفتن 20 تا 30 سوزن را در صورت باشند می‌تواند از اثرات طولانی مدت این طب برای زیبایی بهره‌ببرند.

این پزشک با اشاره به اینکه باید طب سنتی و به خصوص طب سوزنی در مسیر درست حرکت کند، ادامه داد: نزدیک به 10 سال پیش ورود افراد ناکارآمد و بدون تخصص به حجامت که یکی از زیر مجموعه‌های طب ایرانی است ضربه شدیدی وارد کرد.

رضوانی خاطر نشان کرد: طب سوزنی برخلاف داروهای شیمیایی که موجب درمان‌های سریع اما کوتاه مدت می‌شود اگر توسط افراد متخصص انجام گیرد، درمانی تدریجی با اثرات طولانی مدت خواهد داشت بنابراین باید عرصه فعالیت این طب در کشور را با افزایش آگاهی‌های عمومی در سطح جامعه گسترش داد و این طب را در یک مسیر صحیح هدایت کرد.

"ایسنا"


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:57 صبح
علیرضا پویا

اسلام یک نوع معماری خاص را تجویز نمی‌کند بلکه تنوع از مهمترین ویژگی‌های معماری اسلامی است و فرهنگ اسلامی همیشه در معماری اسلامی مد نظر بوده است.

مطالب فوق گفته‌های " نیکلاس استون"، کارشناس معماری اسلامی در نشست علمی در حوزه معماری اسلامی در زورخانه علی قلی آقا است.او طراح چترها و سقف‌های متحرک مسجدالنبی در مدینه است.

استون معتقد است که فرهنگ متفاوتی در معماری اسلامی نمایان است و علت این ویژگی به خود دین اسلام باز می‌گردد.

خبرنگار اجتماعی ایسنا- منطقه اصفهان در حاشیه این نشست به سراغ استون رفت تا نظر او را درباره معماری آثار تاریخی اصفهان جویا شود. این کارشناس معماری اسلامی با وجودی که وقت کوتاهی داشت تلاش کرد تا سؤوالات ما را کوتاه اما مفید در قالب احساسات خود از مشاهده آثار تاریخی اصفهان پاسخ دهد. 

استون در خصوص رودخانه زاینده رود می‌گوید: به عنوان یک معمار می‌گویم زمانی که پلی بر روی رودخانه‌ای ساخته می‌شود و قرار است سالیان درازی با آب هم‌زیستی داشته باشد، قطع آب به طور حتم مشکلات مهمی برای آن ایجاد خواهد کرد.

او که خود مرمت یک خانه تاریخی در پشت مسجد شیخ لطف الله را بر عهده داشته است، می‌افزاید: هر بار که پا به محله‌های قدیمی اصفهان می‌گذارم ناخودآگاه مجذوب گذشته زیبای این شهر می‌شوم زیرا هر محله اصفهان از نظر فنون معماری اسلامی یک کلاس آموزشی به حساب می‌آید.

این کارشناس معماری می‌گوید: "اصفهان نصف جهان است"  این جمله نشان می‌دهد که اصفهان یکی از بزرگترین سنبل‌های معماری اسلامی در جهان محسوب می‌شود و آوازه آن در دنیا طنین انداز است.

او در نشست علمی در حوزه معماری اسلامی به معماری شهر "فض" در مراکش اشاره می‌کند و می‌گوید که بازارهایی در هم تنیده و نزدیک به مراکز مذهبی، مساجدی بزرگ برای تجمع‌های مردمی و یا دست‌نخورده از ویژگی‌های اصلی معماری اسلامی این شهر است.

 او در خصوص سؤوال خبرنگار ایسنا مبنی بر شرح معماری اصفهان می‌گوید: هر آنچه در خصوص فض گفتم با اضافه کردن کلمه "بهترین" برای اصفهان نیز صدق می‌کند البته تفاوت بزرگی در شهر اصفهان وجود دارد آن‌هم رودخانه زاینده رود است که علت وجودی شهر اصفهان این رودخانه می‌باشد تفاوت دیگر نیز بازارهای شهر اصفهان است که نه تنها قلب اقتصادی شهر اصفهان بلکه قلب اقتصاد یک کشور پهناور بوده است.

استون در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه "معماری کدام بنای تاریخی اصفهان شما را مجذوب خود کرده است؟" بیان می‌کند: هیچ‌گاه در ذهنم بناهای زیبای اصفهان را تفکیک نکردم و زیبایی هر کدام چنان مجذوبم کرد که نمی‌توان بگویم فلان بنا زیباست چون وجدانم ناراحت می‌شود که چرا آن یکی را نگفتم، ولی اگر از نظر معماری اسلامی می‌خواهید فقط بگویم مسجد جامع اصفهان یکی از بی‌نظیرترین و شاهکارهای معماری اسلامی را به نمایش می‌گذارد.

او با بیان اینکه از  نوع سازه‌ پل‌های تاریخی اصفهان اطلاعی ندارم، می‌گوید: به عنوان یک معمار اسلامی می‌گویم زمانی که پلی بر روی رودخانه‌ای ساخته می‌شود، قرار است سالیان درازی با آب هم‌زیستی داشته باشد وقتی که آب را از آن سازه بگیریم به طور حتم مشکلات مهمی برای آن پیش خواهد آمد و اصلا دوست ندارم به این فکر کنم که این بناهای بسیار زیبا تخریب می‌شود ولی اگر این اتفاق رخ دهد برای اصفهان مشکلات زیادی ایجاد می‌کند چراکه اصفهان بر پایه این رودخانه ایجاد شده است و به عنوان یک توریست نگران آینده این شهر که شاهکار دوران صفویه است شده‌ام.

"ایسنا"


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:57 صبح
علیرضا پویا

مهاجرت گاهی هم میهمان و هم میزبان را ناراضی می‌کند، پدیده‌ای که عدم توسعه متوازن شهرهای بزرگ و روستاها مسیرش را هموار کرده است. ایجاد شغل‌های موقتی در شهرها و نبود درآمد کافی در روستاها و علاوه برآنها نشان دادن چهره زیبا از کلان‌شهرها مهاجرت را به عنوان یک راه ساده برای رسیدن به رفاه بیشتر در مقابل پای روستاییان قرار داده است.

اصفهان نیز به عنوان یکی از شهرهای توسعه یافته کشور از این امر مستثنی نبوده است و رتبه دوم نرخ مهاجرپذیری کشور را به خود اختصاص داده است.

فتح‌الله معین، عضو شورای اسلامی شهر اصفهان معتقد است تمام کشورهای در حال توسعه با پدیده‌ مهاجرت روبه‌رو هستند و کنترل آن نیازمند یک عزم ملی است.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، می‌گوید: برنامه‌ریزی‌ها و تمهیدات مسؤولان نقش موثری در رشد مهاجرت دارد، این برنامه‌ریزی‌ها می‌تواند روند رشد مهاجرت را کند یا به آن سرعت بخشد.

وی با اشاره به اینکه تفاوت میان سطح زندگی و اشتغال در نقاط شهری و روستایی از علل مهاجرت به کلان شهرها است، بیان می‌کند: متاسفانه با همه تلاش‌های انجام گرفته امکان ایجاد اشتغال برای نسل جوان روستایی وجود ندارد.

این عضو کمیسیون حمل و نقل، محیط زیست و فناوری شورای اسلامی شهر اصفهان به توسعه امکانات آموزشی در روستاها اشاره کرده و می‌افزاید: جوانان روستایی در سطوح مختلف علمی تحصیل می‌کنند اما پس از تکمیل تحصیلات شرایط اشتغال در محل زندگی برای آنها فراهم نمی‌شود.

معین ادامه می دهد: تولیدات کشاورزی و دامی نیز به دلیل نبود شبکه مناسب توزیع با قیمت پایین از روستایان خریداری شده و با قیمت بالایی به شهرنشینان فروخته می‌شود و این امر انگیزه برای مهاجرت به شهرهای بزرگ را در میان روستاییان افزایش می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه امکانات شهری مطلوب، استقرار صنایع مادر و افزایش خدمات شهری، اصفهان را به یک شهر مهاجرپذیر تبدیل کرده است، اضافه می‌کند: ایجاد شغل‌های موقت موجب ورود خیل عظیمی از مهاجران به شهر اصفهان شده است.

این عضو شورای اسلامی شهر اصفهان عدم وجود خدمات کافی و درآمد نامناسب را از دیگر عوامل مهاجرت به شهرهای بزرگ عنوان می‌کند و می گوید: شهر اصفهان از شمال، جنوب و شرق به مناطق کویری منتهی می‌شود و افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت سبب شده زمین‌های کشاورزی حدفاصل این مناطق تا شهر اصفهان به سکونت‌گاه‌های غیر رسمی که گاه‌ از کمترین خدمات بهداشتی و رفاهی بهره‌مند هستند تبدیل شود.

معین مهاجران اصفهان را به دو دسته درون استانی و برون استانی تقسیم می‌کند و ادامه می‌هد: مهاجران درون استانی بیشتر از شهرهای غربی و شهرهای حاشه کویر به اصفهان وارد می‌شوند و هم‌چنین اصفهان مقصد مهاجرت از استان‌های چهارمحال و بختیاری،کهکیلویه و بور احمد، یزد، لرستان و خوزستان نیز می‌باشد.
  
وی از تامین نیروی کار غیر ماهر به عنوان تنها سود مهاجرت برای اصفهان نام می‌برد و می‌گوید: مهاجران غیر ماهر نمی‌توانند بازار کار را ارتقا بخشند و مشکلات زیادی برای این کلان شهر ایجاد می‌کنند.

این عضو کمیسیون حمل و نقل، محیط زیست و فناوری شورای شهر اصفهان اضافه می‌کند: آداب و رسوم مهاجرینی که وارد اصفهان می‌شوند با آداب و فرهنگ مردم اصفهان متفاوت است و اختلاف آداب و رسوم موجب ایجاد مشکلاتی برای اصفهان شده است.

معین کنترل مهاجرت را یک امر ملی می‌داند و می‌افزاید: جلوگیری از مهاجرت از عهده شورای شهر و شهرداری خارج است و تنها تلاش این نهادها جلوگیری از تبدیل اراضی کشاورزی به سکونت‌گاه و به وجود آمدن حاشیه نشینی با ایجاد شهرک‌های اقماری است.
 
وی با اشاره به اینکه اصفهان، زاینده رود را به عنوان مهمترین منبع تامین کننده امکانات و توسعه شهر به دلیل عدم مدیریت صحیح از دست داده است، می‌گوید: اگر مسؤولان راهکارهایی برای احیای زاینده رود ارایه نکنند آینده تاریکی در انتظار اصفهان است و خشکی زاینده رود نه تنها این منطقه بلکه تمام کشور را دچار بحران می‌کند.

این عضو کمیسیون حمل و نقل، محیط زیست و فناوری شورای شهر اصفهان به مهاجرت نخبگان اصفهان اشاره می‌کند و می‌افزاید: اصفهان دومین شهر دانشگاهی کشور است که به دلیل از بین رفتن منابع توسعه و خدمات نخبگان خود را از دست می‌دهد.

معین مهاجرت را یک پدیده آسیب رسان به شهرهای بزرگ معرفی و تاکید می‌کند: برنامه‌ریزی مسؤولان باید در جهت کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ انجام شود چراکه پدیده مهاجرت ضررهای زیادی برای شهرهای بزرگ به دنبال دارد.


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:56 صبح
علیرضا پویا

هفته‌ گذشته در خبرها آمده بود که معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور (اصغر محمّدی فاضل) هشدار داده‌اند که در صورت ادامه روند کنونی، نابودی تالاب گاوخونی حتمی است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، محمد درویش در سایت خود با نام مهار بیابان‌زایی مطلبی در خصوص خشکی گاوخونی نوشته است.

این کارشناس به صحبت‌های معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در خصوص نابودی حتمی تالاب گاوخونی اشاره کرده است. شرح کامل مطلب یاد شده در ذیل آمده است؛

خبری که شگفتی بسیاری از فعالان و کارشناسان این حوزه را برانگیخت! نه به این دلیل که تالاب گاوخونی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های حفظ پایداری بوم‌شناختی در ایران مرکزی است؛ و نه به آن دلیل که متراکم‌ترین و متنوع‌ترین غلظت زیگونگی حیات در مناطق بیابانی کشور مدیون حضور گاوخونی بوده است؛ و نیز نه به آن دلیل که علت تداوم معیشت مردم در خاور استان اصفهان و سکونتگاه باستانی و مهم ورزنه، وجود گاوخونی بوده است و حتا نه به آن دلیل که چگونه است، تالابی به این مهمی که در کنوانسیون بین‌المللی رامسر هم به عنوان یکی از 24 تالاب اصلی کشور ثبت جهانی شده است، بدون آن که به سیاهه‌ی مونترو (فهرست تالاب‌های در معرض خطر) وارد شود، به یکباره خبر از نابودی کاملش منتشر می‌شود!! پس مراجع نظارتی در آن کنوانسیون معتبر بین‌المللی کجا هستند؟

بله، هر چند که تمامی 4 مورد یادشده فوق، دریافت‌هایی بسیار مهم هستند، اما نگارنده بر این باور است که خبر دکتر فاضل، از جنبه‌ی دیگری حایز شگفتی بیشتر در محافل تخصصی این حوزه را فراهم آورد و آن جنبه این است که اینک همه در مواجهه با این خبر می‌پرسند: مگر تالاب گاوخونی‌ای هم هنوز در کشور وجود داشته که اینک نگران نابودی کامل آن باشیم؟
مگر یادمان رفت، در بیست و پنجمین روز از اردیبهشت سال 1390، مسعود باقرزاده کریمی، مشهورترین کارشناس حوزه تالاب که از قضا مشاور عالی معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور هم هست، در گفتگو با رسانه‌ها صراحتاً اعتراف کرد که “گاوخونی خشک شد و برنامه‌ای هم برای نجات آن وجود ندارد !”

و مگر در سال‌های 1387 تا 90 هم همین خبر هر ساله توسط مراجع رسمی و رسانه‌ها و دوستداران رسمی به اشکال مختلف اعلام نمی‌شد؟

حقیقت این است که این میت، مدت‌هاست که مرده است و دیگر لازم نیست هر سال دوباره برایش مجلس ختم و شب سوم و هفتم و چهلم بگیریم. همان برپاداشتن سالگردی آبرومندانه کافی است! نیست؟

و در این مراسم سوگواری سالانه بیاییم از دلیل یا دلایل مرگ این نگین فیروزه‌ای بی‌بدیل مرکز ایران سخن بگوییم. این که چرا سال‌ها در برابر دزدی آشکار حق آبه‌ی گاوخونی سکوت کردیم؟ چرا آن هنگام که مجوز احداث تونل‌های شماره یک و دو و سه کوهرنگ را صادر کرده و عملاً حجم سالانه‌ی ‌آورد زاینده رود را به حدود دوبرابر افزایش دادیم، کسی نگفت که باید بخشی از این آب بادآورده! به گاوخونی اختصاص یابد؟ اصلاً چرا آن زمان که آورد زاینده‌رود فقط 800 میلیون متر مکعب در سال بود، روزگار گاوخونی بهتر از امروزی است که آوردش به حدود یک و نیم میلیارد مترمکعب رسیده است؟ چرا با افتخار سخن از افزایش تولید کشاورزی و اشتغال‌زایی در بخش صنعت کرده و اعلام داشتیم که اصفهان آبروداری کرده و یکی از مهاجرپذیرترین استان‌های کشور در طول چند دهه‌ی اخیر بوده است؛ امّا نگفتیم که این همه افتخار و آبرو به بهای چه بی‌آبرویی‌ بزرگتری بدست آمده است؟

حال اگر شرق اصفهان شاهد پیدایش یک کانون جدید فرسایش بادی به مساحتی حدود تهران بزرگ شده است؛ اگر ظرفیت گرمایی ویژه منطقه کاهش یافته و تفاوت دمای شب و روز آشکارا چنان افزایش یافته که نیازهای آبی بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری بومی منطقه هم افزایش یافته است و اگر موجی بزرگ از مهاجرت‌های انسانی از خاور به سمت مرکز اصفهان رخداده است؛ این باید درس عبرتی بزرگ برای همه‌ی ما باشد تا اجازه ندهیم به بهانه‌ی تأمین نیازهای کوتاه مدت اقتصادی، یک سرزمین دچار ورشکستگی بوم‌شناختی (اکولوژیکی) شود. زیرا اگر هر نوع ورشکستگی را بتوان جبران کرد، بی‌شک ترمیم ورشکستگی بوم‌شناختی در انتهای آن سیاهه‌ی قابل ترمیم‌ها قرار دارد.

آری … گاوخونی رفت و مرد از بس که ندیدیمش و یادمان رفت که وقتی رفت، مرگ به دیار زنده رود سلام داد! نداد؟


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:56 صبح
علیرضا پویا

خشک شدنش خنجری بر قلب اصفهان است، کافی است کمی پیاده روی را برای دقایقی در نگین انگشتری ایران تجربه کنی آنگاه در خواهی یافت که پس از مدتی اندک چشمانت شروع به سوزش می‌کند و خستگی و کم طاقتی به سراغتان خواهد آمد این‌ها همه اثرات خشکی زنده رود است.

 مریم اسماعیلی ،روان شناس در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، نشاط اجتماعی را یکی از پارامترهای توسعه اجتماعی در جهان مطرح می‌کند و می‌گوید: امروزه دولت‌ها و ملت‌ها تمام تلاش خود را برای افزایش نشاط و شادابی اجتماعی جوامع به کار گرفته‌اند.

یافتن روش‌های شاد زیستن بزرگترین دغدغه مردم ایران است

وی با اشاره به اینکه مطالعات نشان می‌دهد اهمیت شاد زیستن در یک زندگی مطلوب از ثروت و ارزش‌های اخلاقی بیشتر است، می‌افزاید:در یک نظر سنجی یافتن روش‌های شاد زیستن،  بزرگترین دغدغه مردم ایران بیان شده است.

این روانشانس، بهزیستی روان‌شناختی را یکی از مفاهیم مطرح در روانشانسی در جوامع مختلف عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: در بهزیستی روان‌شناختی شادابی، نشاط اجتماعی، سرزندگی و عزت نفس در کنار فاکتورهایی مانند نداشتن افسردگی و اختلالات روانی برای سلامت روان مد نظر قرار می‌گیرد.

اسماعیلی نشاط اجتماعی را افزایش دهنده ظرفیت مقابله مردم با بحران‌ها و شاخص اندازه گیری سلامتی روان و اجتماعی افراد می‌داند و اضافه می‌کند: یک نظام سلامت آینده‌نگر تنها به عوامل بیماری‌زا و درمان بیماری‌ها توجه ندارد بلکه با ارتقا و سرمایه گذاری روی عوامل موثر در افزایش نشاط اجتماعی و فردی ضمن بهبود سلامت جسمی و روانی میزان ضربه پذیری جامعه در مقابله با سختی‌ها را افزایش می‌دهد.

خشکی زاینده رود در کاهش  نشاط اجتماعی مردم اصفهان موثر است

وی با اشاره به اینکه نشاط اجتماعی یک موضوع تک علتی نیست و مجموعه‌ای از عوامل فردی و اجتماعی در تقویت و افزایش آن موثر است، ادامه می‌هد: تحقیقات نشان داده افزایش افسردگی، اضطراب، نگرانی و استرس‌ها موجب کاهش نشاط اجتماعی می‌شود.

 این روانشناس می‌افزاید: جامعه متشکل از افراد است و نشاط اجتماعی به شرایط روحی و روانی، سلامت روان و احساس خوشبختی و رضایت درونی افراد وابسته است.

اسماعیلی معتقد است که عوامل اجتماعی مانند امید به آینده و وضعیت اجتماعی، اقتصادی و حتی شرایط زیست محیطی در کنار عوامل فردی رابطه مستقیمی با نشاط اجتماعی دارد.

درمعابر عمومی اصفهان کمتر چهره خندان دیده می‌شود

وی با تاکید بر اینکه در سال‌های اخیر شرایط زیست محیطی شهر اصفهان به شدت تغییر کرده و آسیب دیده است، می‌گوید: خشکی زاینده رود علاوه بر آلودگی‌های زیست‌محیطی کلان شهر اصفهان از مواردی است که در کاهش نشاط اجتماعی مردم اصفهان نقشی مهمی ایفا می‌کند.

این روانشناس، رودخانه زاینده رود را رگ حیاتی شهر توصیف می‌کند و می افزاید: نشاط اجتماعی مردم اصفهان با خشک شدن رودخانه آسیب جبران ناپذیری دیده است و مشاهده چهره‌های غمگین و افسرده شهروندان به خوبی بیان‌گر این مسئله است.

اسماعیلی بیان می‌کند: درمعابر عمومی اصفهان کمتر فردی را می بینید که چهره بشاش و خندان داشته باشد و حتی وسایل ورزشی موجود در بوستان‌ها کمتر مورد استفاده مردم شهر قرار می‌گیرد چراکه نشاط اجتماعی به شدت آسیب دیده است.

هوای آلوده اصفهان از عوامل کاهش نشاط اجتماعی است

وی هوای آلوده شهر اصفهان را  یکی از مهمترین عوامل کاهش نشاط اجتماعی می‌داند و می‌گوید: اصفهان اغلب صنایع مادر را در دل خود جای داده است و دستاورد این صنایع بیماری‌های صعب العلاجی است که اصفهان را از این نظر سرآمد شهرهای کشور کرده است.

این روان‌شناس فرهنگ مردم شهر اصفهان را از دیر باز با زاینده رود عجین می‌داند و می‌افزاید: بسیاری از ازدواج‌ها، حل اختلاف‌ها و دوستی‌ها در کنار این رودخانه شکل گرفته است و سپردن لحظاتی از عمر به رودخانه جاری زاینده رود برای رفع خستگی‌های جسمی و روانی از ویژگی‌های اخلاقی مردم شهر اصفهان است.

به گزارش ایسنا، صنعت، کشاوزی، خشکسالی و تعریف‌های جدید برای آب زاینده رود در بالا دست که با وجود احداث تونل‌های انتقال آب باز هم کمبود آب آن جبران نشده نگین انگشتری ایران را بیمار کرده است و چه بهتر می‌شد اگر ما انسان‌ها اجازه می‌دادیم طبیعت کار خود را می‌کرد و پایمان را از روی رگ حیات این شهر بر می‌داشتیم.

"ایسنا"


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, اصفهان, زاینده رود, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:55 صبح
علیرضا پویا

اسباب زندگی خود را برداشته و به سمت اصفهان می‌آیند شنیده‌اند که در این کلان‌شهر می‌توانند کار پیدا کنند و  با خانواده‌اش از امکانات بیشتری بهره ببرند. توسعه این شهر را دیده‌ و همین سبب شده از دیار کوچک خود به  اصفهان مهاجرت کنند. اما ای‌کاش چهره نازیبایی که پشت این توسعه و خدمات وجود دارد را هم می‌دیدند، آنها نمی‌دانند که این کلان‌شهر دیگر برای خود اصفهانی‌ها هم‌جا ندارد، آنها نمی‌دانند که توسعه و پیشرفت بسیار بی‌رحم است و اگر کار پیدا نکنند یا نتوانند خود را با مردم شهر هماهنگ کنند باید به حاشیه‌ها بروند و حاشیه نشینی رویاهایشان از یک زندگی بهتر را برآورده نمی‌کند.

کامرن رفیعی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه اصفهان، از کلانشهراصفهان به عنوان مرکز ترانزیت کشور نام می‌برد و می‌گوید: رفت و آمد زیاد و وجودسرمایه در گردش مناسب موجب به وجود آمدن مشاغل گوناگون و در نتیجه فراهم شدن شرایط مناسب برای مهاجرت از شهرهای کوچک تر به اصفهان شده است.

وی قانون اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و فراهم شدن امکانات توسعه در شهرهای بزرگ مثل اصفهان، جنگ و پتانسیل بالا در دوره سازندگی را از عوامل مهاجرت به اصفهان در دهه‌های مختلف می‌داند و ادامه می‌دهد: قانون اصلاحات ارضی در دهه 40 موجب ورود سرمایه‌داران به شهرهای بزرگ کشور از جمله اصفهان شد و نخستین موج مهاجرت به اصفهان را شکل داد.

این جامعه‌شناس اضافه می‌کند: دهه 50 با افزایش قیمت نفت و در نتیجه به وجود آمدن سرمایه کافی برای توسعه در شهرهای بزرگ مثل اصفهان و هم‌چنین جنگ در دهه 60 موج عظیمی از مهاجران را به اصفهان سرازیر کرد.

رفیعی می‌افزاید: در دوران جنگ حجم قابل توجهی از مردم خوزستان به شهر اصفهان مهاجرت کردند و به دلیل ظرفیت بالای شهرک‌های تازه تاسیس شاهین‌شهر و امیرحمزه برای پذیرفتن مهاجر توانستند در این شهرها ساکن شوند.

ناهماهنگی حاشیه‌نشینان و شهرنشینان آغاز ایجاد آسیب‌های اجتماعی

وی از دوران سازندگی به عنوان موج چهارم مهاجرت به اصفهان یاد می‌کند و می‌گوید: اصفهان به دلیل پتانسیل بالای خود در این دوره نیز با جای دادن بسیاری از خدمات جمعیت زیادی را به سمت خود جذب کرد.

این جامعه‌شناس اصفهان را قطب صنعت کشور و شهری امن و آباد معرفی و خاطرنشان می‌کند: در سال‌های اخیر توسعه صنعت، ارایه خدمات مطلوب شهری و هم‌چنین خشکسالی در برخی مناطق استان از علل مهاجرت به این کلان‌شهر محسوب می‌شود.

وی مهاجرانی که به کلان‌شهر اصفهان وارد می‌شوند را به دو گروه جویای کار و تحصیل کرده تقسیم می‌کند و معتقد است: مهاجرت یک تیغ دولبه است چراکه علاوه بر توسعه شهر موجب به وجود آمدن آسیب‌های اجتماعی نیز می‌شود.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه توانایی استفاده از امکانات شهری به دلیل نداشتن تحصیلات کافی برای گروه اول مهاجران فراهم‌ نمی‌شود و این موجب به وجود آمدن پدیده حاشیه‌نشینی در اطراف اصفهان شده است، می‌افزاید: عدم هماهنگی مردم حاشینه‌نشین و شهرنشینان آغاز ایجاد آسیب‌های اجتماعی از قبیل اعتیاد، روسبیگری، زورگیری و.... است.

شهرهای مهاجرپذیر تغییرات جهانی را راحت‌تر می‌پذیرند

رفیعی ادامه می‌دهد: دسته دوم یا همان افراد تحصیل کرده که برای رشد و زندگی بهتر به شهرهای بزرگ مانند اصفهان مهاجرت می‌کنند با انجام کارهای بزرگ و هم‌چنین با توانایی ایجاد تغییرات درست کلان‌شهرها را به سمت پیشرفت و توسعه جلو می‌برند.

وی با اشاره به اینکه شهر‌های مهاجرپذیر همواره در حال تغییر هستند، بیان می‌کند: اگرچه تغییرات مشکلات زیادی را برای شهرهای بزرگ ایجاد می‌کند اما سبب می‌شود شهر تغییرات جهانی را راحت‌تر بپذیرد.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه تهران و اصفهان با روش‌های مختلف توانسته‌اند شرایط اجتماعی پذیرش مهاجر را در خود افزایش دهند، تصریح می‌کند: تهران با توجه به تعداد و تنوع بالای مهاجران به خوبی توانسته آنها را پذیرش کند در اصفهان نیز فرهنگ بسیار قوی و غنی به یک روش کارآمد برای پذیرش مهاجران تبدیل شده است.

رفیعی ادامه می‌دهد: اگر مهاجر با فرهنگ اصفهان سازگار نباشد توسط مردم طرد نمی‌شود بلکه به شهرک‌های اقماری اصفهان راه پیدا می‌کند به همین دلیل با وجود تعداد بالای مهاجران تنش‌های کمتری در اصفهان دیده می‌شود.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه ظرفیت فرهنگی پایین مهاجرپذیری در برخی از شهرهای کشور تنش‌ها و آسیب‌های اجتماعی ناشی از مهاجرت را افزایش داده است، می‌گوید: این امر سبب شده اصفهان و تهران به عنوان مقصد مهاجران انتخاب شوند.

اصفهان خواسته‌های جوانان را برآورده نکرده است

رفیعی با اشاره به کاهش نرخ مهاجرت در چند سال اخیر به دلایل افزایش قیمت زمین‌های شهری، کاهش سرعت احداث پروژه‌ها و هم‌چنین فشارهایی که به واسطه افزایش جمعیت ایجاد شده است، بیان می‌کند: اصفهان در سال‌های اخیر به یک شهر مهاجر فرست تبدیل شده چراکه شهر نتوانسته تغییر سبک زندگی جوان اصفهانی و نیاز آنها به امکانات و توسعه بیشتر را برآورده کند.

وی با بیان اینکه پذیرش فرهنگ مهاجران در شهرهای مهاجرپذیر بیشتر شده و در کلان‌شهرها کمتر به مهاجر به عنوان یک مزاحم نگاه می شود، می‌افزاید: باید توجه داشت که می‌توان با ایجاد اشتغال، توسعه و امکانات رفاهی در روستاها و شهرهای کوچک کشور از مهاجرت به شهرها و کلان‌شهرها جلوگیری کرد.


این صفحه را به اشتراک بگذارید

موضوع مطلب : زندگی, خبر, اصفهان, مهاجرت, ایران, جامعه, تاریخچه

         نظر بدهید
جمعه 91 شهریور 24 :: 9:55 صبح
علیرضا پویا

 
 
 

ابزار وبمستر